خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۰۱:۰۸   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    جمعه که می شود
    انگار طیفی از رنگ ها
    دست به یکی کرده اند
    تا تورا
    نقاشی کنند
    تا غم هایت را
    بی صدا
    فریاد بکشی..


    جمعه به رنگ بنفش است
    مثل جیغ دختری
    که
    مردی با تن پوش سیاه
    باکره گی اش را
    از بین میبرد

    جمعه
    زرد است
    مثل آفتاب سوزان ظهرتابستان
    که مشتش را
    بر سر کارگری خسته
    می کوبد

    جمعه قرمز است
    مثل ماهی ای
    که از رود
    به تُنگ
    آورده باشند
    و با بیخیالی
    روی آب بخوابد...

    جمعه قهوه ای ست
    به رنگ چشمان مادرم
    که مردی با کمربندی همرنگ
    تن ظریفش را
    نوازش میکند
    و او با صدای خسته ای فریاد میکشد..

    جمعه آه دارد
    غم دارد
    مراسم اشک ریزان غروبش کمر می شکند

    جمعه
    تمام نمی شود..
    فقط غم هایش را
    کنار میکشد
    تا نفسی تازه کنی..
    و تا جمعه ی بعدی
    کمین میکند..

    جمعه ها را
    باید فریاد کشید...

    فاطمه_ابراهیمی
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان