خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۳:۳۲   ۱۳۹۵/۱/۲۳
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    من به حکم پادشاه عشق، تنها می شوم
    با هجوم قطره های اشک، رسوا می شوم
    آتشی افکنده ای در بند بند سینه ام
    ذره ذره می روم بالا و عیسی می شوم
    عمق جانم سوخت..یوسف..! این تو و پیراهنت
    من فقط با برق چشمان تو، بینا می شوم
    ای تمنایت شبیه سنگ در دامان رود
    با تو من آغوشی از آرام دریا می شوم
    از کنارم رفتی و گفتی..که چشمانت ببند
    چشم...! می بندم ولی محو تماشا می شوم
    نیستی تا خود ببینی ساز ناکوک مرا
    گاه مجنون می نوازم گاه لیلا می شوم
    نیستی اما چنان در جان شرار افکنده ای
    کز نبودت جلوگاه طور سینا میشوم
    در سکوت و بغض می پیچم شب تاریک و..روز
    روسفیدی می نمایم غرق حاشا می شوم
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان