
وااای چقدر بد
منو یاد یه خاطره بد انداخت منم چهارم ابتدایی بودم مشقامو ننوشته بودم خانم معلمم منو تنبیه کرد و گفت کل زنگ درس رو باید سرپا جای تخته سیاه وایستم من بعد یه ربع سر پا وایستادن تو یه جا حالم بد شد و تعادلم رو از دست دادم بحدی که اصلا نمی تونستم دیگه از جام بلند شم معلمم منو بغل کرد برد دفتر و با آب قند و .... حالمو جا آوردن وتا آخر وقت من تو دفتر موندم
اما بعد ازون معلمم همیشه منو بیشتر تحویل می گرفت و طفلی یه جورایی دچار عذاب وجدان شده بودو سعی در بدست آوردن دلم رو داشت .
