۱۳:۰۷ ۱۳۹۴/۱۰/۱۵
توی خونمون نشسته بودم و مامانم برام چایی آورده بود و ازم میپرسید چه خبر و به خودت میرسی یا نه و سوالای همیشگیش.
داشتم نقشه میکشیدم که چه جوری حال لیدا رو بگیرم که یهو یه اس ام اس برام اومد. از طرف یلدا بود! خیلی عجیبه تا حالا برام پیام نزده بود.
نوشته بود : خوبی؟ رفتی خونتون بی خبر؟! راستی تو هیچ وقت به من فکر میکنی؟
ضربان قلبم رفته بود رو 200 اگه ریا نباشه گوش کریستین رونالدو کر! نوشتم یعنی دختر به خنگی تو هم نوبره.
اومدم ارسالش کنم که نظرم عوض شد و پاکش کردم و یه شعر از شهیار قنبری براش ارسال کردم :
به تو که فکر میکنم، ساز خوش صدا منم
رقص یک پَر در هوا
رقص سایه ها منم ...