خانه
330K

بقیه داستانو بنویس ...

  • ۲۱:۰۸   ۱۳۹۴/۱۰/۱۹
    avatar
    کاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26995 |15954 پست
    مت با عجله همه چیو جمع کرد و با ماشین دور شد، مسئول متل دنبال ماشینش دوید مت آخرین لحظه اونو توی آینه دید و به یاد سپرد بعدا به الکسا بگه باهاش تصویه حساب کنه. دختر عجیبی بود ...
    ...
    هری توی دفترش خونسرد نشسته بود ولی مت آرامش نداشت و نمیتونست بشینه.
    هری گفت : توی منطقه ای که سامی ازونجا تماس گرفته، دو تا گروه فعالیت میکنن. یکی گروه گرگ سفید، اونا بیشتر توی کار مواد مخدر هستن اما خیلی براشون فرق نمیکنه انسان، اسلحه، سیگار ...
    ولی گروه صخره سیاه، بیشترین فعالیتشون قاچاق انسان هست. هنوز حتی مطمئن نیستیم که سامی گیر افتاده باشه و اینکه اگه گیر افتاده باشه کجا باشه. اما آخرین اطلاعاتی که ازش داریم توی همون روستا بوده پس بعیده با پای خودش بدون برقراری هیچ ارتباطی رفته باشه جنوب کالیفرنیا.
    مُرگان یکیو بین بزرگای صخره میشناسه قبلا یه لطفی بهش کرده، داریم روش کار میکنیم ...
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان