خانه
327K

بقیه داستانو بنویس ...

  • ۱۲:۲۳   ۱۳۹۴/۱۰/۲۶
    avatar
    کاربر جديد|62 |37 پست

    اه از نهاد کتی بلند میشه ورو به کامران میگه وای کامران حالا چیکار کنیم بدون ماشین که نمیشه این همه راه رو پیاده بریم که کامران رو به کتی و طناز میگه باید یه راهی پیدا کنیم نمیشه همینجوری دست رو دست بزاریم تا اون موجود عجیبی که طناز میگه ما رو هم نابود کنه بعد رو به طناز میگه ببین تو میتونی دقیقا بگی اون موجود چه شکلی بود با صدای جیغ کتی همه به اون سمت برمیگردن ولی...

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان