۱۲:۲۳ ۱۳۹۴/۱۰/۲۷
کامران چشماش از ترس گشاد کرد و گفت : آزمایشگاه؟! اینجا؟! یعنی چی غیر قانونی؟ چیو دارن آزمایش میکنن؟! جواب بده بهت چیزی تزریق کردن؟
کتی گفت : آره یه چیزی بهم تزریق کردن و گفتن که تا سه روز باید روم آزمایش کنن و تاکید کردن که اگه تو و مردم رو دوست دارم ازین کلبه بیرون نیام چون واگیر شدیدی داره البته واگیرش از طریق خون امکان پذیره. به هر حال ما باید جلوی این سیستم رو بگیریم، من دیگه چاره ای ندارم اما نباید بذاریم این ویروس پخش بشه ...
کامران که انگار هیچ زوری توی ماهیچه هاش حتی برای راه رفتن نبود اومد و محکم کتی رو بغل کرد و بی هیچ حرفی مسمم به سمت ته زیرزمین حرکت کرد ...