خانه
327K

بقیه داستانو بنویس ...

  • ۱۳:۰۵   ۱۳۹۴/۱۱/۶
    avatar
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    در همین لحظه آلبرت و فابیو شروع کردند به بحث البته به زبان ایتالیایی وقتی متوجه نگاه خیره بقیه شدند سکوت کردند آلبرت با انگلیسی دست و پا شکسته ای گفت: من میدونم یه مار سمی رو چه طوری تشخیص بدین شاید به دردتون بخوره
    نازنین زخم دست متیو را بسته بود، بنابراین او سرحال تر به نظر میرسید، پرسید: خب ؟
    آلبرت گفت: سر مارهای سمی نوک تیزه و مردمک بیضی دارن اکثرا زرد و قرمز و مشکی اند. البته اگه پوست شون دیدین باید جای یه ردیف فلس باشه رو دمشون نه دو ردیف اگه یه مار سمی دیدید....
    متیو حرفش را قطع کرد: مرسی از اطلاعاتت ولی دوستت مخالف بود که اینا رو به ما بگی؟
    آلبرت گفت: نه اون فقط به شما اطمینان نداره
    جک گفت: امیدوارم این عدم اطمینانش برامون دردسر درست نکنه
    پییر زیر لب گفت: خودم حواسم بهش هست
    آلبرت با صدای بلندتر جمله اش را تمام کرد: چوب دستی بردارید چشم مار از حرکت و حرارت تحریک میشه پس اگه یه مار دیدید نزدیکش نشید و از فاصله ایه بیش از 0.5 میتری آروم ازش دور شید
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان