۲۳:۰۸ ۱۳۹۴/۱۱/۱۳
2روز بعد هوا افتابی و دریا اروم بود جک تصمیم گرفت جستجو را با قایق شروع کند
جک رو به بچه ها کرد و گفت : حالا که مطمئن شدیم کسایی دیگه ای در این جزیره زندگی میکنن تنها موندن هیچکدوممون خوب نیست و ادامه داد :پییر تو با من بیا و متیو کنار سلنا تو غار بمون که تنها نباشه
قایق و انداختن تو دریا و شروع کردن به پارو زدن تا چندین ساعت فقط اقیانوس اروم و هوای افتابی رو نگاه میکردن و پارو میزدن و هیچ چیزی پیدا نکردن که یک دفعه صدای پییر این سکوتو شکست
پییر گفت : جک اونجارو ببین یه قایق اون کناره
جک سریع جهت قایقو عوض کرد و یکم دور شد که اونا متوجه وجود پییر و جک نشن
از دور اونارو نگاه میکردن و زیر نظر داشتنشون که شاید چیزی از برخوردشون بفهمن ...