قسمت بیست و چهارم رضا چرچیل
با خبر خروج موفقیت آمیز شاداب، رضا خیالش یکمی راحت تر شد، این اواخر به مسئله مهاجرت شاداب به آلمان خیلی بدبین شده بود و احساس می کرد که خبرهای کوچیکی که ممکنه از طرف مهسا درز کرده باشه باعث هوشیار شدن رقبای قدیمی شده و امکان به گروگان گرفتن شاداب برای بعضی از امتیاز گیری ها زیاد بود.
بر عکس همه که حالا به صادق مشکوک بودن، رضا تقریبا مطمئن بود که صادق دزدیده شده و به خوبی می دونست که باید چیکار کنه ولی برای انجامش عجله ای نداشت ولی مجبور شد از طریق فرهاد شهرام رو آروم کنه که واکنشی نشون نده.
رضا فرهاد رو صدا کرد و جملاتی رو هم بهش گفت که به صورت رمز به گوش ننه برسونه و البته معنی اون سرعت دادن به پرونده افشای اطلاعات اولیه بیگناهی رضا و بعد اجرای پروژه ی حذف وکیل بود.
اگر این حذف در زمان مناسبی انجام می شد به خوبی می تونست نشون بده که کسانی در تلاش جدی هستند که رضا رو گناهکار جلوه بدن و جلوی آزاد شدنش رو بگیرن حتی به قیمت قتل وکیل مورد اعتمادش.