رضا چرچیل قسمت سی و دوم:
از طرف دیگه ای رضا چند وقتی بود که در درون خودش با تردید هایی روبرو شده بود که برای خودش تازگی داشت، یک نوع احساس خلا از نبود دخترش احساس می کرد ...
رضا به ننه گفته بود که شروع به نقد کردن پولها از طریق فروش شرکت ها و اوراق کنه تا مبلغ 250 میلیون دلار و البته جوری که توجهی رو جلب نکنه! در ضمن به شهرام گفت که در انتقال پول های نقد به ایران یک وقفه بوجود بیاره به بهانه تامین امنیت انتقال.
رضا احساس کرده بود که روزهای حساسی در پیشه به همین دلیل به ننه گفت بعد از اینکه مسیر نقد کردن پولها رو طراحی کرد خودش برای کار مهمی که بعدا بهش می گفت بره پاکستان.