۱۷:۲۶ ۱۳۹۴/۱۰/۱۹
مهرنوشپنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10428 |5772 پست
آفرین آهو جون منم کاملا باهات موافقم، همه ی ما کم و بیش با بالا و پایین های زندگی روبرو می شیم، مگه می شه کسی با مشکل روبرو نشه! ولی در مورد من اینجوریه، هر چقدر بیشتر گله و شکایت کنم انرژیی که لازم دارم تا با مشکلم مبارزه کنم کمتر می شه، من فکر می کنم بهتره آدم یه هدف نه جندان بزرگ برای خودش تعیین کنه مثلا ماهی x تومن درآمد برای اول کار، و بعد چشاشو روی بقیه چیزها ببنده و تمام سعی و تلاششو بکنه تا به اون هدفش برسه، منم با اینکه ریحانه جون با کار توی خونه می تونه به شوهرش توی این موقعیت سخت کمک کنه خیلی موافقم، وقتی کوچیک بودم یه دوست داشتم که مامان و باباش کارمند بودن و زندگی متوسطی داشتن، بعد مامانش بازنشسته شد و شروع کرد برای خودش بافتنی می بافت، البته شروع کرد یاد گرفتن و حسابی حرفه ای شده بود، بعد از یکی دو سال کلی شاگرد پیدا کرد و بعد از اینکه آموزش می داد به همون افراد هم کار می داد که از روی روش اون لباسای خیلی خوشگلی می دوختن، مامانم هم ازشون خرید می کرد خیلی کارشون گرفت و حسابی پولدار شدن، یادمه که توی سال سوم یه ویلای خیلی خوشگل توی شمال خریدن، من همیشه این کارشون برام الهام بخش بوده و هست.