دوستان من واقعا نمي دونم چرا اينقدر براتون جاي سواله و عجيب من نه خدا نكرده گفتم كسي سرو سنگين نيست نه چيز ديگه ولي داستان دلخواه شما رو ندارم كه تعريف كنم همين من دقيقا نمي دونم چي دوستان رو راضي ميكنه من متوجه تفاوت داستان خودم و داستان دوستان نميشم نمي دونم به چي بايد اعتراف كنم تا دوستان راضي بشوندمن ازين جهت گفتم كه تا بحال نخواستم وارد جريان عشقي بشوم براي همين هم هست كه با 37 سال سن هنوز مجردم شايد كسي تا حالا راه ورود به قلب منو پيدا نكرده چون اعتقاد دارم اگر كسي قراره وارد قلبم بشه خودش راه و كليدش رو داره من از جدي از عشقهايي كه امروز هست و فردا نيست خوشم نمياد جدي هم گفتم نه اغراق كردم نه خودنمايي نه هيچ چيز ديگه