elham khajoi :
عزیزم من از دلم گذشت دعوتت کنم ولی چون تو صندلی داغ یه کم تعریف کزده بودی و انگار که هر وقت از این ماجرای عشقی ازت سوال میشد ناراحت میشدی واسه همین من دعوتت نکردم. اما در کل واقعا توصیفاتی که گفتی خیلی خوب بود . به نظر منم اگه آدما بتونن به عشق حقیقی دست پیدا کنن به طوریکه از خوابشون بزننو به شوقش بیدار شن هیچ وقت شادابیشونو از دست نمیدن چون که به یه چیز پایدار توسل کردن. به نظرم از عشق زمینی که نسبت به یه بنده اشه میشه به بزرگتر از اون که عشق آسمونیه پی برد ولی وای به اون روزی که اون عشق زمینی بنا به ذاتش که بنده ی خداست نتونه کنارت باشه اونوقته که فکر میکنی تا آخر عمر زخمی هستیو یه جای کار میلنگه. مگه اینکه خیلی آدم قوی باشیو با این قضایا به طور مستمر مقابله کنی.

اوه اوه استاد چقدر پیچیده بود مطلبت حالا قرارم نیست تا آخر عمر زخمی بشیا مگه داری میری جنگ؟!
پس این دکترا چی میگن اگه شب به موقع نخوابیم پوستمون خراب میشه و شادابیمون رو از دست میدیم؟!
ولی من پیشنهاد میکنم تو از جزوه نوشتن شروع کن. راستی تو هم داستانت رو تعریف کن من که ندیدم تعریف کرده باشی.