مامان رهام و دنیز :
مامان مانیا :
مینا جون...مانیا بچمم از الان ی دوس پسر داره ولی چندان به دل من نمیشینه...
نزدیک غروب که بچه ها میان تو کوچه بازی کنن مانیام دیگه تو خونه نمیمونه...میگه توووچه توووچه...عیی یضا
که منظور همون کوچه علیرضاست...اسم دوست پسرشون علیرضا خانه 
مونا؟
عروسه من از الان ؟؟
نگران نباش . نوشته چندان به دل من نمیشینه
مادر زن است دیگر .........................
