خانه
1.17M

من شما را به چالش دعوت میکنم!

  • ۱۳:۳۲   ۱۳۹۵/۴/۱۹
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست

    من خاطرات این مدلی زیاد دارم ولی یکی رو براتون تعریف کنم
    تازه ازدواج کرده بودم و خب اونموقع که کسی نمیاد خونه آدم مهمونی،  بیشتر قرار پاگشا باشه و
    ولی پسرداییم اصفهان ازدواج کرده و همونجا زندگی می کنه و ما خیلی خیلی با هم صمیمی بودیم از بچگی یعنی کلا با بچه های این داییم ولی خب خانمش رو که برای بار دوم سوم میدیدم . خب اولین مهمون من بعد از ازدواج این پسردایی به همراه خانمش بود که اومده بودن تهران به اضافه خانواده خودم.
    دیگه کلی تدارک دیدم سوپ جو، لازانیا و قرمه سبزی و انواع سالاد و ... یعنی یه جوری که هر ذائقه ای رو راضی کنه. از دوست خوبم اینترنت کمک گرفتم و همه غذاها رو هم بار اول یا دوم-سوم بود درست می کردم. غذاهام خیلی هم خوب شد.
    اما فرداش اومدیم بقیه سوپا رو بخوریم -اون شب نه من نه همسرم سوپ نخوردیم -بعد که شروع به خوردن کردیم اول همسرم دستش رو برد سمت دهنش و یه تیکه پلاستیک ابعاد 2 در 2 آورد بیرون ! با تعجب داشتم می گفتم این چیه که خودم هم یه همچین چیزی رفت توی دهنم و در قاشقهای بعدی نیز همینطور
    خلاصه که ییییییهو قطعات رو در کنار هم تجسم کردم ووووووو
    بله با گوشتکوب برقی نو سوپم را یه خورده له کرده بودم بدون اینکه وکیوم سرش رو در بیارم
    البته پسردایی و هیچکس بعدا به این قضیه اشاره ای نکردن و من امیدوار بودم و هستم که این قطعات ته نشین شده باشن و برای همین توی ظرف سوپ اونا نرفته یا خیلی مرام گذاشتن قورتش دادن

    ویرایش شده توسط فرک (Ferak) در تاریخ ۱۹/۴/۱۳۹۵   ۱۴:۲۶
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان