فرد ناشناس
همه جا تاریک است، هیچ صدایی از هیچکس نم اید،
انگار همه خود را به مردن زدن،چن نفر در یک اتاقه پر از وسایل؟؟
بی حرکت ، همه نگاه ها به هم مات و مبهوت،
کسی به کسی کاری ندارد، انگار ن انگار که در یک اتاق هستند،
گویی در یک مکان دیگر ذهن خود را جا گذاشتند ، فقط جسم در آنجاست،
ناگهان صدایی به گوش رسید ، انگار صدای یک غریبه است، !!
اهای غریبه ؟؟؟؟؟اهاییییییییییی؟؟؟ تو کیستی؟؟
دائم تکرار میکند به خود بیایید ، به خود بیاییییید،
دیگر وقتی نمانده ،دیگر وقتی نمانده
نام ان غریبه.............................؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟