خانه
1.19M

من شما را به چالش دعوت میکنم!

  • ۰۳:۱۸   ۱۳۹۵/۶/۲۳
    avatar
    یک ستاره ⋆|2381 |1171 پست

    دستی به موهای کم پشتش کشید و کلید را توی قفل چرخاند.
    تا آمد برق را روشن کند, صدای خفه ای از توی اتاق گفت: "روشن نکن, بچه بیدار میشه, سرو صدا هم نکن."
    کیفش را همان جا کنار مبل گذاشت و پاورچین پاورچین رفت توی آشپز خانه.
    لیوان آب را که سر می کشید صدای خفه لالایی محزونی را شروع کرد.
    تا به اتاق برسد چند تا توپ و جغجغه رفت زیر پایش و تعادلش را به هم ریخت.
    نشست کنار زن, یک دست زن به گهواره بود و با دست دیگرش شیشه شیر را تکان میداد.
    موهای زن را از روی صورتش کنار زد, سرش را گرفت بالا, کودک توی قاب عکس داشت نگاهشان می کرد. شانه هایش که شروع کرد به تکان خوردن, دیگر صدای لالایی نمی آمد.
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان