من برای اینکه بانو و بابای شنگول رو به این چالش دعوت کنم از یه زاویه دیگه هم مینویسم! همونطور که تو چالش قبلی تعریف کردم، کتاب بی نام سرنوشت آدمیه که یه بیماری مرموز داره و یهو بی هیچ اخطار قبلی مغزش به پاهاش دستور میده که به جهتی نامعلوم تا جان در بدن داره راه بره و فقط وقتی متوقف میشه که در حین راه رفتن خواب بره و بیفته رو زمین. هر کجا که باشه. تو این شرایط وقتی از خواب بیدار میشم دوست دارم چی توی چمدون یا کوله م داشته باشم؟!
آب، غذایی که سردش بد مزه نباشه با سلیقه من(مث تن ماهی، پیتزا، ساندویچ مرغ و ...)، مُسکِن، فلاسک چایی داغ و قند، دارو برای دلدرد یا اسپاسم و مشکلات احتمالی، لباس متناسب با فصل، جهت یاب ماهواره ای که پلیس یا خانواده بفهمن کجام، چاقو که همه جا باید باشه، صابون و مواد ضدعفونی کننده و بی حس کننده زخم های احتمالی و کثیفی ها، دیگه چی؟ 