آهو :
mona mona :
و اما سوالات من :
1-تعريفتون از زيبايي چي هست ؟ به نظر شما يه چهره زيبا چه شكليه ؟ چه مشخصاتي داره ؟ با رسم شكل توضيح دهيد
2- چرا هر چي پيشرفت ميكنيم(رو به جلو ميريم )با توجه به امكانات و پيشرفت تكنولوژي و آسون شدن خيلي از كارها و زندگي ها ،اما دلمون براي گذشته تنگ ميشه ؟ (گذشته بدون تكنولوژي پيشرفته )
3-عشق در يك نگاه وجود داره ؟ اگر بله عشق و دوست داشتن در يك نگاه (آن) چطور بوجود مياد بدون هيچ گونه شناخت و پيشينه اي ؟
حتي شاعر هم گفته بنده طلعت آن باش که آنی دارد چرا؟؟
همه دوستان دعوتن هر كسي دوست داشت ميتونه هر سه سوال يا حتي يكي از سوالات رو جواب بده
ممنون از مشاركتتون 

سوالاتت خیلی کلیه مونا جون مثلا تعریفمون از زیباییِ چی چیه؟ یعنی چه چهره ای در نظرمون زیباست یا چه چیزهایی رو زیبایی میدونیم بعد اینا رو در مورد همه میپرسی یا در مورد جنس مخالفمون منظورته؟ اتفاقا كلي عرض كردم آهو جان منظورم اينكه شايد من چهره اي رو زيبا ميدونم اما اون چهره براي شما زيبا نيست قاعدتا تعريف هامون از زيبايي فرق ميكنه بعد یعنی چه کسی زیباست یا چه کسی جذابه ؟ خب شايد هر دو مثلا ممکنه یه نفر از نظر من زیبا باشه ولی به جای جاذبه حتی برای من دافعه هم داشته باشه .
در جواب سوال دومت راستشو بخوای من اصلا دلم برای گذشته تنگ نمیشه یعنی وقتی فکر میکنم که اون زمانها موبایل نبود ماشین ظرفشویی نبود . اینترنت به این وسعت نبود یا اگه بود هنوز جا نیفتاده بود و خیلی چیزهای دیگه اصلا دلم نمیخواد به عقب برگردم ولی به طور کلی چون زمانِ بچه گی همه چیز زیباست و رنگ و بوی خاصی داره گاهی اتفاق میفته که دلم برای اون شور و هیجان و دنیای رنگی رنگیِ اون زمانم تنگ میشه که خب این ربطی به تکنولوژی نداره اصلا .
در جواب سوال سومت باید بگم والا من خیلی وقته عشق با شناخت هم در درونم به وجود نمیاد نمیدونم حالا این خصوصیت نشان از رشد عقلی میده یا افسردگی ولی به هر حال عشق در نگاه اول که دیگه خیلی به نظرم خنده داره و مخصوصِ همون دوران کودکی و شور و اشتیاق و دنیای رنگیِ اون زمانه نه دنیای امروزی
البته در این مصرع به نظر من منظور از ( آن ) نگاهِ اول و یک لحظه عاشق شدن نیست بلکه منظور زیباییِ باطنی هست یعنی تو مصرع اولش میگه شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد ( یعنی اون کسی که زیباییِ ظاهری داره لزوما زیبا و دلخواهِ تو نیست )
بنده ی طلعت آن باش که آنی دارد ( یعنی دنبال کسی باش که زیبایی باطنی و الهی داره ) البته در اين مورد نظرها فرق ميكنه گلم حتي در شعر زير ار عاشق شدن در يك آن صحبت ميكنه
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
البته اینا برداشتِ شخصی من از این بیت بود و اگه من اشتباه میکنم دوستان لطفا بهم اطلاع بدید .