mona mona :
و اما سوالات من :
1-تعريفتون از زيبايي چي هست ؟ به نظر شما يه چهره زيبا چه شكليه ؟ چه مشخصاتي داره ؟ با رسم شكل توضيح دهيد
2- چرا هر چي پيشرفت ميكنيم(رو به جلو ميريم )با توجه به امكانات و پيشرفت تكنولوژي و آسون شدن خيلي از كارها و زندگي ها ،اما دلمون براي گذشته تنگ ميشه ؟ (گذشته بدون تكنولوژي پيشرفته )
3-عشق در يك نگاه وجود داره ؟ اگر بله عشق و دوست داشتن در يك نگاه (آن) چطور بوجود مياد بدون هيچ گونه شناخت و پيشينه اي ؟
حتي شاعر هم گفته بنده طلعت آن باش که آنی دارد چرا؟؟
همه دوستان دعوتن هر كسي دوست داشت ميتونه هر سه سوال يا حتي يكي از سوالات رو جواب بده
ممنون از مشاركتتون 

سوال 1 ) زیبایی چیزیست که وقتی ما به آن چیز نگاه میکنیم حس خوبی بهمون دست بده و از دیدنش لذت ببریم.
بعد زیبایی هم نسبیه هم دوره ای.
مثلا یه دوره ای این از زیباترین ها بوده

اما الان این از زیباترین هاست
سلیقه ایه شایدم یکی بگه نه الان این از زیباترین هاست

اما اینطوری نیست که زیبایی هیچ فاکتوری و عاملی که قابل پیش بینی باشه نداشته باشه. برای همین معمولا هنرمندای بزرگ یا طراحان برجسته میتونن چیزی رو خلق کنن که اکثر مردم در مورد زیبا بودنش اتفاق نظر داشته باشن. مثلا بعید میدونم تو کل دنیا بتونی نظر سنجی ایجاد کنی و رای اول رو عکس پایینی بیاره تو زیبایی جلو عکس های بالایی.

یا مثلا اون موقع ها این زیبا بوده
الان میگن این خفنه

اما این؟! نه ...
(جای خالی رو خودتون پر کنید).
سوال دوم :
اغلب وقتی ما از وضع موجود راضی نیستیم، دلمون برای وضع قبلی تنگ میشه. هرچقدرم اون موقع باحال نبوده باشه. الان مثلا ما دلمون برای رفتن سر کار با خر تنگ نمیشه چون تجربه ش نکردیم. اما ممکنه دلمون برای پیاده روی تنگ بشه.
من که وقتی شب یلدا همه دور همیم و خوشحالیم، نمیگم که بابا این چه وضعیه قبول نیست، فقط اگه زغال بود راضی بشم. دلمون برای اصل قضیه تنگ میشه بند میکنیم به نماد هاش. مثلا من دلم برای صف های طویل کپن تنگ نمیشه و خرید اینترنتی رو ترجیح میدم اما گاهی بچگیام خیلی قلقلک میده. ما بیشتر از خودمون ناراضی هستیم و فرافکنی میکنیم که خیلی پیچیده ست و راه حل هاش هم مشکله.
سوال سوم : عشق در یک نگاه تو سنین پایین که خیلی ممکنه. اگه مثل سه گانه فیلم های Before sunset,suntise,midnight هم به قضیه نگاه کنی بازم عشق در یک نگاه نیست ولی یه جورایی در لحظه بودن رو نشون میده ولی حتی اینم تضمینی نمیکنه. کلا روابط ما هم مثل هر چیز دیگه ای ممکنه جرقه ش یه جایی زده بشه اما اینکه بعدش چی میشه به خیلی از عوامل که مهم ترینش خودمون هستیم بستگی دارن. در کل من رد نمیکنم که نمیشه، ممکن هم هست که بشه اما هر چی سن بره بالاتر امکان شکل گیریش سخت تره، ولی اگه تو سنین پایین رخ بده ممکنه یهو تا آخر خوب پیش بره اما تضمینی نیست.
در کل به نظر منم منطق ارجح هست به احساس و احساس هم باید منطقی باشه من کلا از چیزی که دست خودم نباشه و مثلا حتی عشقی که روش کنترلی ندارم و چشم بسته ست خوشم نمیاد.
در مورد "آن" هم باید یک چیزی هست مثل کاریزما، باعث کشش میشه حالا اون کشش میتونه مثل شعر مولانا معنایی باشه(در مقابل ظاهری) یا حتی ظاهری و ... اما اغلب این "آن" یا کاریزما رو کسایی دارن که روح یا شخصیت بزرگی هم دارن.
با تشکر 