چ تابیک خوووبیخوشششم اومد من تازه دیدمشفقط میرفتم توی قسمت خیاطیمنم همیشه عیدی بول گرفتم ، ولی اولین عیدی ک من بودم و همیشه همه تعریف میکنن این بود ک داداشم ی تخته چوب برداشت و زد توی بیشونیم، حسوذیش شده بود بهمخودم یادم نیست ولی گفتم ک بخندین