۱۲:۳۲ ۱۳۹۸/۳/۴
نوشاندو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
درختهای بلند و پر برگ استوایی به چند باریکه نور اجازه عبور داده بودند به تنه درختی تکیه داده بود و با ساز دهنی اش موسیقی ملایمی مینواخت یقه پالتویش را بالا کشیده بود . صدای پرندگان و میمون ها از فراز درختان شنیده میشد . ابری سیاه رنگ جلوی خورشید را گرفت سازش را پایین آورد .طوفان درگرفت درمیان غرش ابرها صدای شلیک گلوله ای که روی شقیقه اش قرار داده بود گم شد