بهزاد لابی :
فرک (Ferak) :
یعنی باران ولش کرده بود بعد برگشته بود؟ خب چرا مخاطب رو بلاتکلیف میذاری 
خب بگو باران چی شده بود رفت یا نرفت

خودت گفتی سه خط، دیگه بیشتر از این نتونستم بازش کنم
نه به فضای داستان که نمیخوره اگه هم زنگ زده برای آشتی زنگ زده باشه 
پس اگه هم زنگ زده که تازه داستان شروع شده. یعنی اولین مواجهه بعد از فاجعه احتمالیه!
اگه هم کس دیگه ای پشت خط بوده که فقط میخواد اتفاقی که برای باران افتاده رو به طرف بگه.

من شک داشتم الان مطمئن شدم که باران نبود . فکر کنم دوستی کسی بود هی زنگ میزد ببینه چی شده چون نویسنده
گفته "اینبار " تلفنش را جواب داد...یعنی خیلی داشت پی گیری می کرد. بعد اگه باران یه گندی زده بود که اینقد زنگ میزد توجیه کنه که اون نمی گفت آخ اگه بارون...پس حس خوبی به باران داشت. پس نتیجه می گیریم یه بلایی سر باران اومده بود.