نوشان :
مهرنوش :
منظور من بیشتر در مورد پیشنهاد نوشان جون هست، البته یکمی سخته ولی می توین ازمشاورین کمک بگیریم

من پیشنهاد کرده بودم که کسی شخصیت زندانی رو نشناسه تا مرموز باشه و طبق سلیقه خودمون شخثیتش رو گسترش بدیم، ترجیها هم زندانی یک پدر فداکار نباشه که بی گناه بخاطر آبروی پسر عمش افتاده باشه زندان، من پیشنهاد می کنم که شخصیت اصلی ترکیبی از بدی ها و خوبی ها باشه و بیشتر داستان از دید سوم شخص روایت بشه بجز جاهایی که وارد دیالوگ های نمای بسته می شیم که خود دیالوگ ها رو از زبان صحبت کننده ها می نویسیم

لطفا در مورد پیشنهاد من هم قبل از پایان رای گیری نظر بدید که من بتونم با توجه به نتیجش رای بدم ممنون


مهرنوش من با پیشنهادت موافقم به جز ایده سوم شخص من فک میکنم اگه طرف خودش بنویسه هم میتونه مرموز بنویسه کاملا هم موافقم که پدر فداکار نباشه و ترجیح میدم به جای ترکیب خنثی ای از خوبی و بدی بیشتر بد باشه اصلا. ولی تو این شرایط باز هم میشه دیالوگ از زبون صحبت کننده ها به صورت سوم شخص آورد و بهتره که آورده بشه چون این آدم که همه چیو نمیدونه
مهرنوش من رو رای تو حساب کردم افطار همه مهمون من ( من وارد تبلیغات ناسالم شدم فک کنم)

من که حتمن به این ایده رای می دم 
الان که دارم صحبت می کنم برای اینه که ایده ی پخته تری درست کنیم، من برای این می گم سوم شخص باشه چون نمی خوایم یه آدم خوب و قهرمان درست کنیم، شاید اگر سوم شخص باشه جاهایی پیش بیاد که هر کس با برداشت خودش در مورد اتفاقی که افتاده قضاوت کنه ولی اگر نویسنده زندانی بوده روایت اتفاقات فقط از دید اون عنوان می شه ، تو این جور محیط ها شاید اتفاقاتی در جریان باشه که اصلا هیچ وقت برای خود زندانی روشن نشه و یک راز بمونه برای همین از دید یک نفر بنویسم به نظرم یکم محدود کننده باشه 