بچه ها من یه نکته ای بگم که اصلا انتقادی نیست چون برای خودم و همه مون پیش میاد.
اونم اینکه اگه روند داستان رو توی ذهنمون نگه داریم داستان انسجامش خیلی بهتر میشه. مثلا ما توی قسمت های قبلی نوشتیم که رضا از فرهاد خواست که یه کاری کنه واعظ رو ببرن بخش جنایی و خودش رو بهش ثابت کنه.
بعد من در ادامه یه بخشی رو نوشتم که دعوای عجیب و سنگینی شکل گرفت و واعظ با یه گروهی چنان درگیر شد که یکی از اعضای گروه مقابل کشته شد(قتل!) یعنی بند جنایت کارا. خوب این دو تا قطعه پازل چیو به ما نشون میده؟
البته منم قطعا همیشه نیت های شما رو نمیتونم حدس بزنم اما گفتم که اگه بتونیم بیشتر حوادث رو دنبال کنیم حالا هرچقدر که میتونیم، داستان باحالتر پیش میره.
با تشکر
