سلام آفرین به نویسنده های عزیز که دوباره تشریف آوردن بچه ها من چند تا پیشنهاد دارم لطفا بخونید و نظرتون رو بدید که من متوجه بشم و قسمتی ننویسم که مطابق با روح کلی داستان نباشهبچه ها من چند تا پیشنهاد دارم: اول اینکه تعداد شخصیت های داستان رو ثابت نگه داریم که خواننده ها گیج نشن، مثلا وقتی یک شخصیت جدید می خواد وارد بشه طبیعتا یکی خارج بشه مثلا یا بمیره یا بره یه بند دیگه یا از کشور بره یا دیگه بهش اعتماد نداشته باشن و بره تو حاشیه یا هر چی برای این بند بگید موافقید یا نه؟دوم اینکه باز برای اینکه بقیه گیج نشن داستان های فرعی رو با شاخ و برگ کمتر بنویسیم و داستان کلا روی فعالیت های خلاف رضا متمرکز باشه یعنی یکمی تمرکز رو از روی آدم های فرعی ببریم روی فعالیت هایی که توسط این آدم ها انجام می شه، چون دنبال کردن یک اتفاق راحتتر از دنبال کردن زندگی تعداد زیادی کاراکتر هست به نظر من، موافق یا مخالف؟پیشنهاد سوم، برای اینکه داستانمون منسجم شه هر 2-3 قسمت فقط یک یا 2 چالش داشته باشیم و همه ی نویسنده ها حول همون چالش ها داستان رو جلو ببرن و هی موضوعات جدید اضافه نکنیم که همه گیج بشن، موافق یا مخالف؟بچه ها منم الان قبول دارم که این داستان با توجه به اطلاعات ما یکمی پیچیده هست ولی من خیلی دوسش دارم و دارم خیلی در مورد جزییات مطالعه می کنم، اگر با دقت باشیم حتمن خیلی قشنگ می شه و هر روز از بقیه دعوت می کنیم که بیان حداقل داستانمون رو بخونن، لطفا زود نظر بدید که منم قسمتم رو بنویسم ممنونم از همه