کافه نویسندگان

مهرنوش من فک می کنم اگه فرک چارت و بنویسه یه ذره کارمون راحت شه بعد برای این داستان یه کم لازمه تو کافه نویسندگان خلاصه نویسی کنیم که قاطی پاتی نشه مثلا به نظر من اگه هرکی هر چالشی مطرح میکنه یه کم راجع به نیتش هم بنویسه باعث میشه نفر بعدی کمتر هنگ کنه
من با ثابت نگه داشتن شخصیت های اصلی موافقم ولی شخصیت فرعی ممکنه اضافه یا کم بشه مثلا ننه شخصیت فرعی بود مهسا شخصیت فرعیه این آدمها رو نباید روشون تمرکز کرد ولی واسه اینکه یه بخشی از داستان که داریم مینویسیم خیلی حالت خبری پیدا نکنه و قابل تصور باشه بد نیست یه کم توصیفش کنیم ولی بعدش فراموش میشه و میره
در مورد پیشنهاد دوم من با شاخه برگ کمتر موافقم ولی با بی شاخه و برگ بودن مخالفم مثلا من دوست نداشتم بیام بنویسم شهرام با دوست شاداب طرح دوستی ریخت و به او نزدیک شد ، یه قسمت خرجش کردم ولی الان خواننده بهتر تصور میکنه ولی اگه میخواستم بنویسم که اینها کی و چه جوری دوست شدن دیگه هجو بود برای این که تمرکز روی رضا از بین نره هم بهتره سریع برگردیم سمتش یعنی خیلی نمونیم بیرون زندان
با پیشنهاد سومت کاملا موافقم
پیشنهاد منم به مجموع پیشنهاد های مهرنوش جون اضافه کنید و راجع بهش نظر بدبد: اگه یه چالش اضافه کردید یه کم راجع به نیتتون بگید واسه آدمهایی که فکرتونو نتونستن بخونن