خانه
135K

رمان ایرانی " یکی مثل تو "

  • ۱۵:۰۲   ۱۳۹۶/۸/۱
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    داستان یکی مثل تو 🌺


    قسمت بیست و ششم

    بخش هفتم



    به نسترن نگاه کردم ... گفتم : واقعا برای خودم متاسفم ... برای این انتخابم ... اصلا فکرشم نمی کردم تو اینطور مغزت خراب باشه ...
    من چی بگم آقای زاهدی ؟ ...
    فقط می گم من اشتباه کردم و تاوانشم می دم ...
    نسترن اصلا نه درست فکر می کنه , نه درست قضاوت و نه درایت زندگی کردن رو داره ...
    من الان از خودم دفاع کنم ؟ چی بگم ؟ از این خانم بپرسین کی بود به من فشار آورد همین حالا بیا خواستگاری من که نامزد هم باشیم ؟ ... اومدم ... گفت عقد کنیم که بدونن ما زن و شوهریم ... گفتم چشم ... گفت دیگه نمی تونم تو خونه ی بابام بمونم , باور کردم و دلم براش سوخت ... به آب و آتیش زدم تا کار پیدا کنم ...
    آیدا همکلاس منه ... هزاران بار قسم خوردم دوست دختر من نیست ، نبوده و نخواهد بود ...
    ایشون باور نمی کنه تقصیر منه ؟ ...
    تو اون شرایط سخت به من پیشنهاد یک کار خوب داد , منم قبول کردم ...
    چون می دونستم نسترن روی اون حساسه نگفتم کی کارو پیدا کرده ... ولی امروز ... توجه کنین همین امروز , فهمیدم که شرکت مال آیداست ... اومدم صادقانه بهش گفتم تا اگر بعدا متوجه شد فکر نکنه من قصد و غرضی داشتم ...
    الم شنگنه راه انداخته ... آخه وقتی من زنم رو دوست دارم چرا باید به زن دیگه ای نگاه کنم ؟ ... اصلا چرا بیام با تو ازدواج کنم ؟ ... به قول تو برای پولت بوده ؟ ... خوب آیدا که پولدارتر از تو بود ...
    آقای زاهدی ... مگه روز پاتختی سکه رو به من کادو ندادن ؟  اگر مال من نبود چرا دادین به من ؟ ولی من دست بهش نزدم , دادم به خودش چون متوجه شدم من اختیاری روی اون سکه ها ندارم ... مرده شور مال دنیا رو ببرن که من خدای نکرده چشمم دنبال مال کسی باشه ...
    نمی خوام نه این زندگی رو نه دیگه نسترن رو که هر جور تهمتی دلش خواست به من امشب زد ...
    سر همین سکه که پس گرفته بود , من شب رو تا صبح توی گرما توی ماشین خوابیدم ... صبح خرد و خسته اومدم خونه لباس پوشیدم و رفتم سر کار ... همین ... از بس ناراحتم کرد ... اون می گه من هر شب می رم خوشگذرونی ...
    فکر کنین شما من چی دارم می کشم ...


    اینجا چشمم پر از اشک شد ... بغض گلومو گرفت و صورتم سرخ شد ...



    ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان