 | بهزاد لابی : اینم نمیدونم سوتی محسوب میشه یا خیلی هم کار باحالی بوده، امروز یادمون افتاد مال خیلی بچگی های من. مثلا وقتی 3، 4 سالم بود، یه روز داشتم به عروسک های خواهر بزرگم نگاه میکردم که یهو متوجه شدم مدت هاست کسی ناخون هاشون رو نگرفته !  منم مثل یه دایی خیلی مسئول و تمیز رفتم ناخن گیر رو برداشتم و ناخن هاشون رو کوتاه کردم، اما نمیدونم چرا دیگه هیچ وقت ناخن هاشون در نیومد!  خواهرم :  مامانم :  من :  | |
وای خدا چه بچه با مسئولیت و تمیزی
