فرک (Ferak) :
سلام مرمری عزیزم
چقدر جوابات جذاب بود.با اون خاطره کودکیت کلی خندیدم
یه جا گفتی" خیلی دوست دارم کمک کنم به اشاعه فرهنگ هایی که الان در خیلی از کشورها جا افتاده اما هنوز توی ایران الفباش هم قابل درک نیست ." بیشترتوضیح میدی؟ مثلا چی؟

سلام فرک ممنون عزیزم لطف داری
فرک عزیزم یکی از ساده ترینش همیشه به چشم میاد انداختن زباله ها در هر جایی هست در بزرگراه کوچه خیابان اما جالبه که یکی از دوستامون خیلی دو آتیشه میگفت چقدر مردم بی فرهنگ هستن و زباله هاشون رو میندازن اینو ر اونور و همون لحظه ته سیگارش رو انداخت زمین و ما متعجب شدیم و من تنها کاری که تونستم بکنم این بود که با دستمال کاغذی اون رو برداشتم انداختم توی سطل زباله دومتر اونور تر اگر دقت کنی همه جا سطل زباله هست اما زباله ها اطرافشن .
این دیگه آموزشم بهمون ندن خودمون که میتونیم توی کارهای خودمون دقیق بشیم!!! خوب و بدو بشناسیم
یا توی بزرگراه ماشین های مدل بالا خیلی شیک با سیستم برقی ماشینشون شیشه ی ماشین رو میدن پایین زبالشون رو میندازن بیرون !!!
خیلی مسائل : یکیش توجه به سالمندان و معلولین و نابینا ها هست
برنامه ای دیدم که نشون میداد برترین شهری که در مسائل شهری به نابینا ها و معلولین اهمیت میدن لندن است باورت نمیشه به چه ریزگاری هایی دقت کرده بودن و یه نابینا به راحتی میتونست راهی که میخواد رو پیدا کنه و به مقصد برسه برای اونا زندگی تموم نشده و میتونن دوست داشته باشن و دوست داشته بشن و عاشق بشن و شغل داشته باشن و زندگی ناامید کننده ای نداشته باشن ، با اعتماد به نفس بالا بتونن تیپ بزنن میدونی رنگ لباس هاشون رو می تونن توسط دکمه های شکل دار که به لباسشون دوخته شده تشخیص بدن و با توجه به روحیات همون روزشون لباسشون رو انتخاب کنن...
بنظرم مسئله ای که باعث میشه یه کشور موفق بشه اینه که برای هر مسئله ای از ریزترین و کوچکترین مسئله بگیر تا بزرگترین مسائل براش راهنما و آموزش داشته باشن و هر کسی به نوبه ی خودش وجدان واقعی داشته باشه و اون رو عملی کنه.نکته دیگه ای که بنظرم میاد اینکه دقیقا همه مسائل رو مثل برنامه دادن به کامپیوتر که هیچ چیز را نمیداند انجام شود مرحله به مرحله ریز به ریز و بعد در مورد اینها مطلب نوشته میشه و مکتوب میشه و علم تولید میشه ما نباید فکر کنیم تولید علم یعنی کشف اتم یا شکافتن اتم نه تولید علم یعنی اشراف کامل به هر مسئله ای که اگر مشکل توی اون بوجود امد بشه به راحتی باتوجه به شناختی که از اون بدست آمده اون رو حل کرد.. همزاد پنداری خیلی مهمه و ما باید توی خودمون تقویت کنیم فکر ککنم این کلید ورود به خیلی از علوم انسانی باشه.
مثلا روی همه ی درهای سطل های زباله آموزش انداختن زباله به داخل آن کشیده میشه (خودش یه عامل تشویقی میشه که آهان آشغالم رو بندازم توی این ) البته سطل های زباله هم درهاشون سریع الرفلکس هستن یعنی با یه ضربه کوچک سریع باز میشن.
یا توی پیاده رو ها مسیرهاییی مشخص بشه برای عبور نابیناها و چراغ های سر چهارراه ها گویا باشن و بگه که قرمزه یا سبز تا نابینا ها متوجه بشن یا درهای مترو سخنگو باشن که بازن یا نه و تولیدی ها از دکمه های شکل دار استفاده کنن برای تعیین رنگ البسه و ... هزاران چیز که بشینیم و فکر کنیم به نظرمون میاد
وای فرک جون متوجه نشدم چقدر نوشتم ..ببخشید