مامان مانیا :
میدونی مریم جون...من خیلی خیلی بهت حق میدم...چون شرایط خیلی سختیو گذروندی و تقریبا همه ما همچین شرایط کمو بیش مشابهیو داشتیم گلم...
منتها من با این بدبینیه مخالفم....ینی نه با اصل بدبینی...با انرژی ای که این بدبینی از خودش ساطع میکنه...
من میگم شما یا من یا هر کس دیگه وقتی دیدگاهمون منفی باشه نسبت به آقایون ناخودآگاه این بدبینیو منتقل میکنیم و صد البته جوابم میگیریم....خیلیم بد جواب میگیریم....
الان اگه بخای با این جور نگاه بری جلو و زندگی کنی خودمون زنیم تعارفم نداریم به زنا هم واقعا نمیشه دیگه اعتماد کرد...
بگذریم...بحث راجع بهش خیلی زیاده...دوس داشتی تاپیکشو میزنیمو حرف میزینیم راجبش.
ولی در کل من شکککک ندارم که مردی با اسب سفید خواهد آمد و دید مریم بانوی مارو عوض خواهد کرد


نمی دونم شایدم حق با تو باشه عزیزم البته من تو روابط روزمره با آقایون زیادی ارتباط دارم ولی تو مسائل احساسیم کسیو شریک نمی کنم
فکر کنم اسب این مرده رو کشتن باهاش سوسیس درست کردن داره پیاده میاد وگرنه انقد طول نمی کشید 