 | حسام صدری : خیلی آقا داداش دلشو نشکن. دیگه چه میشه کرد الهه | |
چاکرم، آره داش حسام بلاخره نون و نمک خوردیم انجا با هم، اون قزن رو گرفته بودم گذاشته بودم کنار، اما دیگه واسه گل روی الهه، 2تا چیز دیگه ام گرفتم، که جلو درب و همسایه سرش بالا باشه

خلاصه ما جونمون میره واسه از خود گذشتگی برای کانون گرم خانواده !