لواشک پاستیل زاده :
الهه(مامان النا) : تو نمیخاد برا لواشک کار آفرینی کنی ...برو اون زیر شلواری ای که تو عکس شیما تا زیر حلقت کشیدی بالا رو یه کم بیار پایین تر کبود شدی بچه ... اقلا بتونی نفس بکشی ..لواشک ...برو منم هواتو دارم .....با هم این بی رانگ رو سرنگون میکنیم ...تازه الی و نفس هم هستن ....