۱۳:۰۲ ۱۳۹۲/۱۲/۱۳
یادش بخیر تا صب بیدار میموندیم بعد کلاسای 8 صبمون رو نمی رفتیم... شبایی که با هم میخندیدیم...اسم فامیل بازی میکردیم...شبایی که با هم گریه میکردیمو دلمون می گرفت... لجبازیامون...دعواها مون...قهر کردنا...واقعا یادش بخیر...کاش یه روزش تکرار می شد...
نفس جون خیلی قدراین روزا رو بدون ...خیلی ...خیلی...