ما یه مسئول خوابگاه داشتیم خیلی بردار و بسیجی بود آب نمی دید ولی شناگر قهاری بود من خوابگاه ثبت نام کردم پول سه ماه اولو گرفت بعد من بادوستام خونه گرفتیم اما آقا پول منو نمی داد من هم وحشتناک پول لازم بودم ، مخ یکی از دخترای خیلی خوشگل دانشگاهو زدم بهش گفتم با هم میریم پیش یه آقای تو بگو من خوابگاه میخوام منم پولمو در خواست می کنم تموم که شد به یه بهونه بیا بیرون در بریم .هیچی دیگه این آقا تا دوست منو دید به تته پته افتاد منم همونجا پولمو درخواست کردم ، آقای مسئول هم پول بنده رو نقد داد منو از سرش وا کرد دوستم هم همونجا به یه بهونه ای اومد بیرون و در رفتیم تا مدتها این کلک من سوژه بود تو دانشگاه ، چقدر آبروی طرفو تو دانشگاه بردیم خدا از تقصیراتمون بگذره .
