خانه
157K

قاطی پاطی..........تاتی تاتی

  • ۱۶:۳۸   ۱۳۹۳/۲/۱۹
    avatar
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|4627
    دیشب هنگامی که دلم بسیار شکسته بود از نامردی های این مردم آدم نما

    سرم را گذاشتم روی پاهای خدای مهربانم و آهسته گریستم

    دستش را لای موهایم کردو بهم گفت دخترکم از چه ناراحتی بگو

    بگو میخواهم مرحم دردت باشم بگو می خواهم سنگ صبورت باشم

    دستانش را بوسیدم و گفتم خدای من قلبم را شکستند روحم را آزار دادند

    و بی شرمانه به من ظلم کردند .

    او خم شد و پیشانیم را بوسید و گفت عزیزم ناراحت نباش آنها قلب من را هم شکستند

    منی که خدای آنهایم منی که بهترین ها را بهشان دادم مشکلی نیست

    مانند من صبور باش ببین و ساکت باش بسپارشان به زمان

    که این نیز میگذرد .

    نمیدانستم چه بگویم بلند شدم و محکم بغلش کردم و گفتم

    خدایا اگر تو را نداشتم چه میکردم در این دنیای نامردی ها

    اگر تو کنارم نبودی چگونه می توانستم این همه خیانت را تحمل کنم

    خدای مهربانم دوستت دارم .

    او نیز درحالی که من را محکم در سینه خود میفشرد گفت

    عزیز دلم من هم تو را دوست دارم حال در آغوش من بخواب تا تمام

    غمهایت را فراموش کنی .

    و من در آغوش گرم و مهربان او بخواب رفتم و دیدم واقعا وقتی او هست

    دل به دیگری بستن برای چه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان