آیا از تغییر کردن می ترسید ؟

meisammorady.ir/are-you-afraid-of-change

لینک مستقیم وب سایت 

ترس از تغییر

از گذشته تا کنون همیشه و همیشه انسان ها در هر جا و در هر شرایطی بوده اند تغییر را تجربه کرده اند چه تغییر در شرایط و محیط شان بوده چه تغییراتی که در درون خود انسان ها رخ داده است. انسان ها همگی در هر جا و در هر شرایطی که هستند همگی تغییر را به صورت محض تجربه می کنند حتی ما نوع انسان تغییر را قبل از تولدمان تجربه می کنیم . گرچه وقتی که متولد می شویم کمی از تغییر هراس داریم ولی این را بدانیم که تغییر همواره با ما هست و بوده و خواهد بود تغییر به عنوان یک قانون همیشه و همیشه کار می کند چه ما بخواهیم خودمان را ارتقا و بهبود بببخشیم و چه زمانی که نخواهیم و همیشه در یکجا بمانیم و هیچ تغییری را انجام ندهیم . قانون تغییرهمیشه وجود دارد و در این کیهان به صورت عالی برای همه موجودات کار میکند و این قدرت بی نظیری برای نوع انسان است.

آیا انسانها تغییر را دوست دارند؟

شاید می خواهید به این سوال پاسخ بدهیداین را بدانید ما سخت در برابر تغییر مقاومت می کنیم – طبیعی است. … بدن ما در واقع از ما در برابر تغییر محافظت می کند و این طبیعت بدن ما است ولی قابل تغییر در مقابل اراده ماست . به همین دلیل است که بسیاری از افراد در یک سازمان ، با ابتکار یا ایده جدید – حتی یک ایده خوب ، با تعداد زیادی مزیت – در برابر آن مقاومت می کنند

گرچه در طول تاریخ در هر جا و در هر شرایطی مردمان همیشه از تغییر می ترسیدند و این ترس همیشه با مردم بوده است و همیشه با موارد تغییر مخالفت شده است ولی در نهایت آن چیزی که نو بوده و تغییر را با خود به همراه داشته ماندگار شده و همواره خودش را توسعه بخشیده است ودر طول زمان می توانیم این موارد را به سادگی درک کنیم .

در نوع انسان هم همیشه نوعی ترس و هراس از تغییر وجود دارد چرا که وقتی انسان به یک روندی عادت می کند به سختی از شرایطی که در ثبات بوده رها می شود چون نیروهایی درونی او برای ثبات برنامه ریزی شده است بخاطر همین است که از تغییر می ترسد . ولی انسان هایی که نیروهای درونی خودشان را برای تغییراماده می کنند همیشه موفق تر عمل می کنند و نتایجی که می گیرند نتایجی متفاوت تر از  همه اکثریت است .

ما همواره ترس را با خودمان داریم و این ترس همواره با ما است وقتی این ترس غیر طبیعی و منفی است که باعث شود ما هر چه بیشتراز تغییر بترسیم و حرکت نکنیم ولی می توانیم این ترس از تغییر را خودمان به ترس از اینکه در نقطه ای بمانیم و از اینکه تماماً خواسته های ما در تغییر کردن ماست تبدیل کنیم . یعنی پیامد های ترس از تغییر را برای خودمان بنویسیم و یاد آوری کنیم که اگر تغییر کنیم می توانیم به چه فرصت ها و شرایطی دست پیدا کنیم و اگر تغییر نکنیم چه عواقبی را در پی دارد می توانیم با بزرگ تر کردن این موارد خودمان را برای تغییراماده کنیم .

ما هرگز درخت نیستیم گرچه درخت هم همیشه تغییررا تجربه می کند البته حتی مقایسه کردن ما با درخت هم غلط است ما انسان هستیم و موجودی که می توانیم به هر چیزی که می خواهیم دست پیدا کنیم به هر تغییر که می خواهیم در زندگی خودمان می توانیم ایجاد کنیم ما انسان هستیم موجودی که دارای قدرت تفکر و تعقل است . ما قدرت بی نظیر انسان بودن را داریم و این قدرت همواره از طریق روح بزرگ خدایی که در درون ماست در حرکت است و این روح بزرگ همواره ما را هدایت و راهنمایی می کند .

ما می توانیم وقتی که حرکت می کنیم از این ترس استفاده کنیم و در زندگی خودمان تغییراتی که نیاز داریم را انجام بدهیم .وقتی که ما می ترسیم ولی این ترس باعث نمی شود که ما متوقف شویم بلکه باعث می شود که انگیزه بگیریم و قدرت مند تر از قبل حرکت کنیم قطعا می توانیم موفق تر از زمانی عمل کنیم که می ترسیم و همواره متوقف شده ایم عمل کنیم .

وقتی که ترس را نه به عنوان یک مانع بلکه به عنوان یک انگیزه دهنده و برانگیزاننده استفاده کنیم همواره می توانیم کارهای برزرگ تر را انجام بدهیم .

در حقیقت ترس نباید باعث شود که ما حرکت نکنیم ترس از این که ما نتوانیم در شرایط تغییر چه واکنشی نشان دهیم قبل از اینکه تغییری را انجام داده باشیم قطعا این مصداق محکوم کردن تمامی توانایی توانایی و قدرت هایی است که خداوند بزرگ و بخشنده به تک تک ما بخشیده است . وقتی که قبل از حرکت می ترسیم وقتی که قبل از حرکت به شرایطی که با ان روبرو می خواهیم می شویم و خودمان خودمان را ناامید می کنیم قطعا این ترس کشنده تر از هر سمی که وجود دارد است .

قبول کنیم که به عنوان موجودی که منشا و منبع روحانی و خدایی داریم و این خداوند همیشه و هر زمان ما را هدایت و رهبری می کند قطعا با اگیزه و قدرت بیشتری حرکت می کنیم و این قدرت می تواند ما را به هر سمتی که می خواهیم هدایت کند.

من به شخصه زمانی هایی که می ترسیدم زمان هایی که هرگز نتیجه کارهایی که می کردم و نتیجه شروع به یادگیری در مسیری که برای خودم قرار داده بودم را نمی دانستم حرکت کردم گرچه بعضی از اوقات ترسیدم و شک کردم و ترس از این داشتم که در مسیر جدید چگونه می توانم مواردی که می خواهم را به دست بیاورم قطعا با کمی کنترل ذهن خودم و قبول اینکه تغییر می کنیم و همواره خداوند هم مرا هدایت می کند من را همواره امید وار تر می کرد و قطعاً نتایجی هم که می گرفتم بی نظیر تر و حتی عالی تر و غیر قابل مقاسیه با زمانی که حرکت نمی کردم بود.