خانه
3.4K

این پسر میتواند پرواز کند ؟!!!

  • ۱۵:۱۷   ۱۳۹۴/۷/۲۶
    avatar
    سه ستاره ⋆⋆⋆|4418 |3052 پست

    این پسر می‌تواند پرواز کند + تصاویر

    چندی پیش، وقت پیاده روی غروبگاه، دختر بچه ای مبتلا به "نشانگان داون" دیدم. کلمه نشانگان، برگردان پارسی "سندرم داون" است همان که برخی از ما به اشتباه به آن می گوییم " منگولیسم ".
    چندی پیش، وقت پیاده روی غروبگاه، دختر بچه ای مبتلا به "نشانگان داون" دیدم. کلمه نشانگان، برگردان پارسی "سندرم داون" است همان که برخی از ما به اشتباه به آن می گوییم " منگولیسم " درحالی که سال هاست مردم دنیا این اصطلاح را برای احترام به مردم مغولستان کنار گذاشته اند.

     دخترک، جثه کودکی 5 ساله را داشت با انگشت های چاق کوتاه و چشم هایی کشیده که جزء مشترک مبتلایان به این بیماری است و همه شان را مثل هم و البته شبیه به مردم شرق دور می کند. ژنده پوشی والدینش نشان می داد سختی روزگارشان فقط از بیماری بی علاج طفلک شان نیست بلکه فقر هم چوب لای چرخ زندگی شان گذاشته است.

    برای بچه، بستنی قیفی گرفته بودند که سرش را گرم کنند و خودشان تکیه داده به نرده های فلزی پل و با هم پچ پچ می کردند. دخترک با ولع تمام نشدنی، بستنی اش را لیس می زد و هر بار چند ثانیه ای به آن خیره می شود. گرمی هوا بود یا کج ماندن دستش که باعث شد بستنی سر ریز شود روی پیراهن صورتی اش. گیج و مات داشت لکه بستنی روی پیرهنش را نگاه می کرد که پدرش، بستنی را با خشم و تنفر از دستش قاپید و پرت کرد وسط جوی آب.

    مرد ، در حالی که کلافه و برافروخته، زیر لب فحش می داد، زل زد به بچه . طوری که یک لحظه به خیالم رسید مبادا دیوانه شده و قصد دارد او را هم بلند کند و مثل بستنی اش بیندازد توی جوی آب.

    طفلک ، حس پدرش را نمی فهمید. خیره شد به تصویر جوی لجن گرفته راکد پشت نرده ها و ناله کرد. مرد بچه را هل داد طرف مادرش. زن دست دخترک را پی اش کشید؛ راه افتاده بودند ، پراکنده و گسسته؛ بی شباهت به یک خانواده.

    زن و مرد و دخترک رفتند اما خاطره شان ماند گوشه از ذهنم ؛ همان جا که دیده های تلخ زندگی جمع می شوند کنار هم و مثل کلاف هایی سر در گم، به هم گره می خورند تا به کار روزهایی بیایند که خلق آدم تنگ است و دلش گرفته و پی سوژه ای برای کز کردن و غمباد گرفتن در تاریکی اتاق یا زار زدن در رختخواب می گردد.

    شاید اگر خوش اقبال نبودم و امروز یادداشت آلن لارنس، عکاس آمریکایی را در وبلاگش نمی دیدم تصویر آن سه نفر همانجا ، توی آن انبار گوشه مغزم می ماند اما نوشته ها و عکس های آدمی ناشناس آن سر دنیا، نجاتم داد و نشست دقیقا جای همان خاطره ناخوش و روی آن را پوشاند.

    عکس ها و یادداشت های آلن درباره پسر یک سال و شش ماهه اش به نام ویل است که پرواز می کند ؛ نه در یک آسمان معمولی بلکه او در شگفت انگیز ترین مکان های جهان پرواز کرده است، مکان هایی که هر انسانی با دیدن شان، نفس را در سینه حبس می کند و از شدت ذوق و هیجان، زبانش بند می آید، جاهایی مانند دره فوق العاده زیبا و هزار رنگ گرند کانیون در ایالت آریزونا یا پل گلدن گیت سانفرانسیسکو که یکی از بزرگترین پل های معلق جهان است یا دشت بزرگ درخت های عجیب جاشوا در پارک ملی کالیفرنیا.

    ویل پروازش را مدیون آلن است. بابا بجز او، پنج فرزند دیگر هم دارد و مثل هر پدری عاشق تک تک بچه هایش است اما ویل با همه فرق دارد. جای ویل در قلب آلن، خاص است تا آنجا که بابا برای آن که عکس های پروازش را بگیرد، در همه آنها، پسرک را روی دست هایش بلند کرده است و نگه داشته و پس از عکس گرفتن ، خودش را از دل آنها پاک کرده است. آلن، بابای نامرئی شده تا ویل کوچکش مثل فرشته ها پرواز کند.

    لابد از عکس ها متوجه شده اید که ویل کوچولو هم یک مبتلا به نشانگان داون است؛ او یک نسخه موطلایی و چشم آبی از همان دخترک بیمار است در ابتدای این نوشته، یادش کردم. آلن و بقیه اعضای خانواده می دانند نگهداری از یک کودک مبتلا به نشانگان داون و آموزش دادنش تا چه حد سخت است اما این فکر و خیال ها نه تنها چیزی از عشق آنها به پسرک کم نکرده بلکه آن را چند برابر کرده است. آلن در وصف پسرکش می گوید " ویلی من، موهبت خداست. چگونه می توانم دوستش نداشته باشم؟ "

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    منبع:جام جم آنلاین
  • leftPublish
  • ۱۰:۱۸   ۱۳۹۴/۷/۲۷
    avatar
    NE DAکاپ عکاس برتر 
    دو ستاره ⋆⋆|2582 |2250 پست
  • ۱۰:۵۵   ۱۳۹۴/۷/۲۷
    avatar
    نرگس z
    یک ستاره ⋆|2816 |1653 پست
    امکان نداره اگرچنین چیزی صحت داشت الان تو بوق وکرنا کرده بودن
  • ۱۲:۰۶   ۱۳۹۴/۷/۲۷
    avatar
    arnina
    دو ستاره ⋆⋆|3418 |2289 پست
    رها جون قربونت برم متن رو خوب نخوندی دلبندم .

    بابا برای آن که عکس های پروازش را بگیرد، در همه آنها، پسرک را روی دست هایش بلند کرده است و نگه داشته و پس از عکس گرفتن ، خودش را از دل آنها پاک کرده است. آلن، بابای نامرئی شده تا ویل کوچکش مثل فرشته ها پرواز کند.
  • ۱۲:۰۷   ۱۳۹۴/۷/۲۷
    avatar
    آلما فاطمی
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13740 |7139 پست
    ممنون منم میخواستم این توضیح رو به رهاجون بدم
  • ۱۴:۳۱   ۱۳۹۴/۷/۲۷
    avatar
    نرگس z
    یک ستاره ⋆|2816 |1653 پست
    اره فقط عکساش رو نگاه کردم
  • leftPublish
  • ۱۶:۰۹   ۱۳۹۴/۷/۲۷
    avatar
    مامان ملیکا خانم
    کاربر جديد|71 |96 پست
    چه پدر با مسولیت و با احساس وهنرمندی براشون آرزوی موفقیت و سلامتی میکنم 💖💖💖💖💖💖💖
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان