خانه
3.68K

.....ایین های عجیب و غریب از گوشه کنار ایران

  • ۱۷:۴۳   ۱۳۹۳/۹/۱۰
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|17092 |8177 پست

    هر جامعه ای از مجموعه آداب و رسوم و فرهنگ خاص خود برخورداراست که بخشی از آن آمیخته با خرافات است. این خرافات در آداب و مراسم ازدواج نمود بیشتری دارد. از نگاه جامعه شناختی آداب و رسوم ازدواج نشانه لایه های فرهنگی هر جامعه است.


     از آنجا که خاستگاه و ریشه این مراسم در باورهای اعتقادی هر جامعه است، طبیعی است در این مراسم شاهد رفتاری باشیم که ریشه در احساس و عاطفه انسان ها دارد که به آن خرافه می گویند. در خرافه، رویدادها و حوادثی که با هم ارتباط منطقی ندارند، به یکدیگر ربط داده یا علت و معلول یکدیگر می شوند.


     در کشور ما نیز در کنار تنوع مراسم ازدواج، مجموعه ای از اعتقادات و رفتارهای خرافی دیده می شود که البته امروزه با بالارفتن سطح دانش اجتماعی تا حدودی این اعتقادات رنگ باخته یا از بین رفته است. این رفتارها با وجود این که در برخی از قومیت ها و جوامع اجتماعی حمایت می شود ولی در میان اغلب مردم رفتاری غیرعقلانی و فاقد منطق و استدلال است.


     به عنوان مثال در تهران قدیم دختران با ردشدن از کمان پنبه زنی، تکاندن سفره عقد بر سر خود، برداشتن از حنای سر عروس، سبزه گره زدن، خوردن نقل عروسی و... سعی در بازکردن بخت خود برای ازدواج داشته اند. همچنین برداشتن یک وسیله از منزل داماد در شب عروسی که به منزله مسلط شدن عروس بر داماد است، از جمله این اعمال خرافی است.


     در این گزارش سعی شده است مجموعه ای از این اعمال را که اکنون کاملا کمرنگ شده است، اشاره کنیم.


     گردو شکستن

    یکی از رسم هایی که در گذشته در یزد مرسوم بوده و امروزه هم تا حدودی مرسوم است رسم گردو شکستن است که در ظهر جمعه هر هفته انجام می شود به این شکل که دختران دم بخت یک کیسه گردو یا بادام و یک عدد قفل را که بسته اند همراه پیرزن یا زنی که نزدش قرآن می خواندند برمی داشتند و به طرف مسجد جامع راه می افتادند. وقتی به نزدیکی مسجد می رسیدند، مقداری قند، نبات یا شیرینی را به عنوان هدیه و کام شیرینی به خادم مسجد می دادند و خادم در ورودی مسجد را برای آنها باز می کرد تا بتوانند مراسم گردو شکستن را انجام دهند.


     اصل این رسم این گونه است که دختران با بالارفتن از مناره مسجد در هر پله ای که بالا می رفتند، یک عدد گردو یا بادام زیر پا می گذاشتند و می شکستند تا به بالای مناره می رسیدند و اگر گردو یا بادام زیاد می آمد، آن را به فال نیک می گرفتند. این رسم هنوز هم وجود دارد و در پله های مسجد جامع یزد، پوسته های گردو و بادام دیده می شود.


     بیرون کردن دختران

    یکی از مراسم ازدواج در استان گیلان «نارنج زنی» است. به این صورت که هنگام ازدواج، داماد نقل و سکه بر سر عروس می پاشد، بعد نارنج یا پرتقالی به طرف او می اندازد. آنگاه عروس و داماد دور چاه می گردند. عروس سکه ای به نشانه خوشبختی در چاه می اندازد و پس از آن درخت توتی در خانه می نشانند. همچنین در گیلان دختران دم بخت را غروب چهارشنبه سوری با جارو می زنند و از خانه بیرون می اندازند به این امید که تا سال بعد ازدواج کنند. البته این در استان های دیگر نظیر مازندران هم وجود دارد.


      سبزه گره زدن

    سبزه گره زدن همچنان امروزه در سراسر کشور انجام می شود. گره زدن سبزه در روز سیزدهم فروردین از جمله رسومی است که اغلب دختران دم بخت به آن پایبندند. قاعده آن به این شکل است که دختران در این روز دو ساقه سبز را به شکل هفت به هم گره می زنند و نیت می کنند. می گویند در هنگام گره زدن اگر گره باز یا پاره شود حاجت شان روا نمی شود.


     آش ابودردا

    در قدیم برخی از شیرازی ها شب چهارشنبه سوری به سعدیه رفته و د ر آب حوض ماهی آب تنی می کردند و با جام دعا و چهل کلید آب به سر می ریختند. این کار هم به خاطر سلامتی و هم به خاطر مهدگرمی انجام می شد.


     همچنین رسم است که دختران دم بخت در این شب برای بخت گشایی به زیارت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ(ع) می روند. فالگوش ایستادن در چهارشنبه سوری نیز نزد زنان شیرازی مرسوم است و زنی که بخواهد فالگوش بایستد چادر سر کرده، نیت می کند و در گوشه ای در کوچه می ایستد و بر اساس گفته عابران تفأل می زند. اگر گفته را مطابق میلش دید، خود را به مراد رسیده می داند.


     رسم است بعضی از زنان برای برآورده شدن حاجت در زیر منبر مسجد جامع شیراز حلوا درست می کنند. از جمله مراسم دیگری که شیرازی ها دارند پخت آشی است به نام «آش ابودردا»؛ بعضی معتقدند وسایل اولیه این آش باید حتما از راه گدایی تأمین شود. این آش را هم به خاطر درمان بیماری و هم به خاطر بخت گشایی می پزند.


     در شب چهارشنبه سوری در شیراز رسم است دختران دم بخت ابریشم هفت رنگ به کمر بسته و صبح روز چهارشنبه کودک نابالغی را وامی دارند که ابریشم را باز کند به این نیت که گره از بختشان باز شود.


     باز رسم است در شیراز دخترهای بخت بسته به محل معروفی به نام «خانه سید ابوتراب» که در داخل شهر در کوچه «شیشه گرها» واقع شده است می روند و زیر درخت کهنسالی که در آن خانه وجود دارد حلوا می پزند و بین فقرا تقسیم می کنند و از صاحب آن خانه یعنی سید ابوتراب که گویا سید بزرگواری بوده و ۶۰۰ سال قبل از این می زیسته و صاحب کرامت بوده حاجت می خواهند.


      عبور از کمان پنبه زن

    یکی از اعتقادات تهرانی ها قدیم در بخت گشایی دختر، این بود که وقتی پنبه زنی را به خانه می آوردند و مشغول کار می شد، پس از مدتی که کار می کرد، با تمهیدی از او می خواستند که دست از کار بکشد و برای صرف چای به داخل خانه آید، در این زمان به سرعت دختر دم بخت را می آوردند و به طوری که پنبه زن نبیند، دختر را از میان کمان پنبه زنی عبورش می دادند و اعتقاد داشتند که به زودی زه کمان هنگام کار پنبه زن پاره می شود و به این ترتیب بخت دخترشان هم بازمی گردد.


     پلوی عروسی

    دخترها، قیمه پلویی می پختند و ته مانده پلوی عروسی را با آن قاطی می کردند و به فقرا می دادند که بختشان باز شود. همچنین از حنای سر عروس به اندازه یک فندق برمی داشتند و با رنگ و حنا قاطی می کردند و سر دختر خانه مانده می بستند. مادران از حنای سر عروس در مراسم حنابندان، به اندازه ای کوچک برمی داشتند و با نیت آن که دخترانشان عروس شوند بر سر آنها می مالیدند.


     از دیگر رسم هایی که در تهران قدیم باب بود این که دختر یا پیرزنی از خویشان قفلی را می بستند و سه، چهارراه دورتر از خانه پیرزن از مردی که اسمش محمد یا علی بود، می خواست با کلید قفل را باز کند. با بازشدن قفل در حاجت دختر مورد نظر برای ازدواج برآورده می شد.


      نون و پنیر آوردیم...

    یک رسم معمولا در میان تمام مناطق کشور هست که هنگام بردن عروس از خانه پدری رایج است یاران داماد شیئی را از خانه عروس برمی دارند که ممکن است ظرف، تابلو، گلدان یا هر چیز دیگر باشد. در میان کردهای خراسان شمالی رسم است که قبل از بردن عروس معمولا پدر یا برادر دستمالی را که در درون آن نان و پنیر نهاده شده است بر کمر عروس می بندد، می گویند این کار (نان و پنیر به کمر عروس بستن) وظیفه پدرعروس است ولی اغلب این کار را به پسر بچه ای محول می کنند... برای بستن نان و پنیر به کمر عروس چیزهایی از قبیل بردن خیر و برکت به خانه داماد ذکر کرده اند. چون عروس تازه از راه رسیده و از سوراخ سمبه های خانه خبری ندارد پس بهتر است اولین غذای داماد را از خانه خود همراه داشته باشد تا در ضمن تشکری هم از داماد به عمل آمده باشد.


     علاوه بر موارد فوق، در مورد فلسفه نان و پنیر به کمربستن می توان به این دو مورد اشاره کرد. نخست این که خانواده عروس از سر نداری و فقر دخترشان را شوهر نداده اند و دوم این که بیانگر این مفهوم باشد عروس از خانه پدری با یک لقمه نان ساده و پنیر راهی خانه داماد شده است و غرور و تکبر و زیاده خواهی را از خود دور کند و زندگی را در کام خود و داماد تلخ نکند.


     قبل از بیرون بردن عروس از خانه پدری باید هدیه ای به دایی داده شود تا اجازه خروج دهند. آنگاه عروس را بر اسب سوار می کنند. در جلوی عروس، پسر بچه ای بر اسب سوار می شود. آنان معتقدند با این کار نخستین فرزند عروس و داماد، پسر می شود سپس داماد با اسب به پیشواز عروس می رود.


     مردم دست زنان و شادی کنان، همراه با آوای سرنا، دهل و کف های ممتد به طرف خانه داماد حرکت می کنند. حالا عروس و داماد سوار بر دو اسب هستند. بالا بلندتر از همه پیش می روند و مردم بر گردشان حلقه زده اند. معمولا قبل از رسیدن به خانه داماد در محلی وسیع و هموار عروس سوار بر اسب می ماند.


     داماد از اسب به زیر می آید و سیب، انار و قندهایی که در یک سینی چیده شده است در دست می گیرد. داماد انار یا سیب اول را برمی دارد و در جیبش می گذارد تا به عروس تقدیم کند. همه مردم آنسوتر از عروس منتظر گرفتن سیب و انار و قندهای عروسی اند. شوق جوانان برای گرفتن سیب و انارهای عروسی تماشایی است. چون جوانان بر این باورند؛ آنان که انار را بگیرند زودتر داماد می شوند.

    ایران



  • leftPublish
  • ۱۸:۰۴   ۱۳۹۳/۹/۱۰
    avatar
    مریم الدوله
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|6484 |4222 پست
    در گیلان دختران دم بخت را غروب چهارشنبه سوری با جارو می زنند و از خانه بیرون می اندازند به این امید که تا سال بعد ازدواج کنند
    منو با تبرم بزنن چهارشنبه سوری از خونه نمیرم بیروووون
  • ۲۰:۳۷   ۱۳۹۳/۹/۱۰
    avatar
    MHANjOon
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|17092 |8177 پست
    چه رسمای ما تو کشور داریمااااااااااااا
  • ۲۰:۳۷   ۱۳۹۳/۹/۱۰
    avatar
    مینا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|8686 |5387 پست

    زیباکده
    مریم الدوله : 

    در گیلان دختران دم بخت را غروب چهارشنبه سوری با جارو می زنند و از خانه بیرون می اندازند به این امید که تا سال بعد ازدواج کنند

    منو با تبرم بزنن چهارشنبه سوری از خونه نمیرم بیروووون
    زیباکده

  • ۲۲:۳۲   ۱۳۹۳/۹/۱۰
    avatar
    ASEMAN
    سه ستاره ⋆⋆⋆|5562 |3448 پست
    خیلی جالب بود مهان جان ممنون
    نمیدونم چرا برای بخت پسرا در گذشته هیچ تلاشی نمیکردند؟؟؟؟؟
  • ۲۲:۳۵   ۱۳۹۳/۹/۱۰
    avatar
    مامی سامیار
    کاربر فعال|1193 |610 پست
    چه رسومات جالبی، بعضی هاشو نمیدونستم!!!!
    بعضی هاشم شبیه شکنجه بود
    کلا هم که واسه بخت باز کردنه
  • leftPublish
  • ۱۹:۴۷   ۱۳۹۳/۹/۱۶
    avatar
    مهشاد فراهانی
    کاربر جديد|175 |129 پست
    چه رسمای قشنگی.....خیلی جالب بود.....ممنوووون......من خیلی خوشم اومد
  • ۲۳:۱۷   ۱۳۹۳/۹/۱۶
    avatar
    *باران مهــــر*
    کاربر فعال|491 |434 پست
    خودمونيم ولي قشنگ با نيش باز، شخصيت دختر رو له ميكنن!
    همه ما تا حدودي خرافه پرستيم، مثلا من عاشق سبزه گره زدنم، هر كسي دوست داره هر چي بگه، مختاره اما اصلا سيزده بدر صفاش ب همينه؛)) هيچ نيت خاصي هم ندارم، كل اعضاي خونواده سبزه رو بلااستثنا گره ميزنن؛))
    خودشون به رسوماتشون خيلي پايبندن، اما من با خوندنشون واقعا حرص خوردم...

    اينم بگم ك تو بلغارستان براي ازدواج دختر رو ميدزدن! (تنها جهت اميدواري گفتم!)
  • ۲۰:۲۸   ۱۳۹۳/۹/۲۰
    avatar
    مریم الدوله
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|6484 |4222 پست
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان