ممنون مونا جون
آره از بعد اجتماعی کاملا این توقف تاریخی درسته
ولی ما می خوایم از بعد شخصی بازش کنیم
مثلا وقتی ما در بچگی چیزهایی یاد می گیریم اینا می رن تو قسمت بدیهیات ضبط می شن و ما دیگه در موردشون فکر نمی کنیم
مثلا وقتی می شنویم ما یک تمدن 2500 ساله داریم یا ما 12 امام داریم که اسامیشون اینه یا اسم اولین پادشاه هخامنشی اینه یا اسم دایی مون اینه یا مامانمون متولد فلان ساله دیگه هیچ وقت در موردشون تحقیق نمی کنیم یا در موردشون شک نمی کنیم، حالا به این چیزها مسائل خیلی بیشتری اضافه می شه و ما همه رو مثل بدیهیات قبول می کنیم و اگه یه روز یه چیز دیگه در موردشون بشنویم به نظرمون احمقانه میاد، ولی به نظر من باید راه حل هایی بوجود آورد که بعد از 18 سالگی مقدار زیادی از این اطلاعات رو دوباره گذاشت رو میز و در موردشون دقیق تر فکر کرد و انتخابشون کرد، این طرز فکر باعث نگاه تمشخر آمیز ما به بقیه که با ما فرق دارن می شه مثلا ما فکر می کنیم سال از اول بهار شروع می شه و آخر زمستون تموم می شه و با تعجب می گیم مسخره است که سال تو زمستون یا تو تابستون شروع بشه! در حالی که به دلایلش اصلا گوش نکردیم و صرفا با اصلاعات بدیهی میراث بچگیمون سنجیدیم و این آغاز توقف ما در طول تاریخه