خانه
21.1K

از کتاب های زیباکده کدوم رو خوندی ؟ تجربه ات رو بگو !

  • ۱۵:۱۰   ۱۳۹۳/۵/۱۱
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست


  • leftPublish
  • ۱۵:۴۵   ۱۳۹۳/۵/۱۴
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    جالبه! ما همه مون این روزا درگیریم، من خودمم جز آدم هایی هستم که مشغله م خیلی زیاده. و نمیتونم مث جوونیام! کتاب بخونم.
    ولی باور کنید که مطالعه جدا کیفیت زندگی ما رو تحت تاثیر خودش قرار میده. درست مثل ورزش که جسم و روحیه ما رو تحت تاثیر قرار میده، کتاب هم ذهن و روح ما رو سیقل میده
  • ۱۵:۵۱   ۱۳۹۳/۵/۱۴
    avatar
    pari san
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست
    دقیقا و از این بابت نگرانم آقا بهزاد . کسی که مطالعه نداشته باشه کم کم حرفی هم برای گفتن نخواهد داشت . کاش حداقل استفاده می کردن . سوال می کردن . انتقاد می کردن یه عکس العملی ! یعنی بین اینهمه وب گردی و ... نیم ساعت وقت کتاب خوانی نمی مونه ؟
  • ۱۶:۰۵   ۱۳۹۳/۵/۱۴
    avatar
    آهوبرترین های سال 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|51233 |36302 پست
    زیباکده
    pari san : 

    آهو جووووووووووووووون ؟ شما چیکارا کردی ؟ به جمع ما اضافه شدی یا نه ؟ اگر نه که join us خوشگلم
    زیباکده
    من کتاب زیاد می خونم پریسان جون اما راستشو بخوای فقط اوایل نوجوونیام رمان می خوندم مثلا کتابای پائولو رو تو سن دوازده سالگی خوندمو کلیم کیف کردم بعدها که یکم بزرگتر شدم رفتم تو خط کتابای روانشناسی که جدا تاثیر فوق العاده ای تو زندگیم گذاشت اما الان فقط کتابهای مذهبی می خونم شاید به نظرت حرفم غیر منطقی باشه اما من وقتی کتاب رساله ی حقوقی امام سجاد و خوندم احساس کردم با خوندن کتابهای روانشناسی خارجی وقت خودمو هدر دادم یه عمر دنبال این بودم که بفهمم یه مسلمون چطوری باید زندگی کنه چطوری باید رفتار کنه چطوری میشه که خدا از ما راضی میشه و بعد فهمیدم جواب تمام این سوالام نه تو کتابهای رنگ و وارنگ خارجی بلکه تو همین کتابهاییه که دم دستمونه و ما جدیش نمیگیریم مثل صحیفه ی سجادیه که چندین ساله تو تمام موقعیتهای زندگیم دارم می خونمش و بازم وقتی بازش میکنم احساس میکنم بار اولیه که دارم می خونمش یا نهج البلاغه یا از همه مهم تر قرآن و ... . میدونم خوندن تمام کتابها از هر نویسنده ای و با هر موضوعی میتونه ابعاد مختلف زندگی و روان ما رو تکمیل کنه اما من احساس میکنم در حال حاضر وظیفمه که بعد مذهبی زندگیمو کامل کنم البته تا الان که موفقیتی حاصل نشده انشاءالله که در آینده حاصل بشه و بتونم از خودم راضی بشم و به خودم اجازه بدم به ابعاد دیگه ی زندگیمم توجه کنم .
  • ۱۶:۱۱   ۱۳۹۳/۵/۱۴
    avatar
    pari san
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست
    خیلی ممنون از نظر کامل و جامعت آهو جان . اتفاقا منم قصد اصلیم تشویق به مطالعه است من همه جور کتابی خوندم و می خونم از روانشناسی و رمان و پزشکی و مذهبی گرفته تا تاریخ و نجوم و ...
    هیچی رو هم نفی نمیکنم . شما الآن نسبت به اطلاعات مذهبی احساس خلاء و نیاز داری میری دنبالش خیلیم خوبه . کاش همینایی که گفته بودی رو توی معرفی کتاب هم معرفی می کردی !
    اون تاپیک هم اگر بگردی فقط مختص رمان نیست !!
    ویرایش شده توسط pari san در تاریخ ۱۵/۵/۱۳۹۳   ۰۹:۰۱
  • ۱۰:۵۵   ۱۳۹۳/۵/۱۹
    avatar
    pari san
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست
  • leftPublish
  • ۱۳:۲۸   ۱۳۹۳/۵/۲۱
    avatar
    pari san
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست
    بچه ها هدف این پیج انتخاب کتابهای بهتر باتوجه به تجربه دوستانتون هست !

    واقعا می خوام بدونم بعد اون همه معرفی فقط همین تعداد کتابها رو دنبال کردن ؟!!!!!
  • ۱۲:۴۱   ۱۳۹۳/۵/۲۹
    avatar
    pari san
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست
  • ۱۲:۵۳   ۱۳۹۳/۵/۲۹
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    من تازه کتاب دوم رو شروع کردم، اما دیدی که تنبلم و سرم شلوغه، سوخت و سوز داره فقط ...
  • ۱۲:۵۹   ۱۳۹۳/۵/۲۹
    avatar
    pari san
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست
    باز آقا بهزاد اگر بقیه هم می اومدن میگفتن ما داریم فلان کتاب رو می خونیم طول میکشه میایم میگیم خوب بود . جوری برخورد میکنن فکر میکنی کتاب ها رو واسه مدیر زیباکده معرفی کردم فقط !
  • ۲۲:۱۸   ۱۳۹۳/۶/۴
    avatar
    آرزوجونی
    کاربر جديد|26 |24 پست
    آقا بهزاد اینقدر کامل و واضح گفتن که دیکه حرفی باقی نموند
    ممنون آقا بهزاد

    فقط به نظر من آخر داستان رو خیلی زود جمع وجور کرد.....برخلاف زمانی که تو آسایشگاه بودن وهمه چیز ریز به ریز تعریف میشد
  • leftPublish
  • ۱۱:۳۸   ۱۳۹۳/۶/۵
    avatar
    pari san
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست
    آرزو جون راستش پایان داستان یک جور شوک بود برای من و مطمئنم برای همه همین بوده !!! شاید جناب ساراماگو هم می خواسته خواننده هاش با همین شوک به فکر فرو برن !
  • ۱۲:۳۸   ۱۳۹۳/۶/۵
    avatar
    parisss ?????
    یک ستاره ⋆|3154 |1676 پست
    سلام دوستای خوبم لطفا کتابایی رو که معرفی میکنید انتشارات و مترجم رو هم ذکر کنید متاسفانه جدیدا کتاب تهوع سارتر رو گرفتم اینقد ترجمش افتضاح بود که هیچی نفهمیدم قصد دارم انگلیسیشو پیدا کنم
  • ۱۲:۳۸   ۱۳۹۳/۶/۵
    avatar
    parisss ?????
    یک ستاره ⋆|3154 |1676 پست
    سلام دوستای خوبم لطفا کتابایی رو که معرفی میکنید انتشارات و مترجم رو هم ذکر کنید متاسفانه جدیدا کتاب تهوع سارتر رو گرفتم اینقد ترجمش افتضاح بود که هیچی نفهمیدم قصد دارم انگلیسیشو پیدا کنم
  • ۱۴:۰۰   ۱۳۹۳/۶/۵
    avatar
    pari san
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست
    عزیز دلم من اکثراً مترجمین رو معرفی می کنم حالا شاید انتشارتش یادم نیاد نگم
  • ۱۴:۰۷   ۱۳۹۳/۶/۱۹
    avatar
    بانو
    یک ستاره ⋆|2381 |1171 پست

    منم " کوری " رو خوندم

    البته چند هفته پیش...
    کور شده بودم نتونستم بیام اطلاع بدم


  • ۰۹:۴۹   ۱۳۹۳/۶/۲۰
    avatar
    آرزوجونی
    کاربر جديد|26 |24 پست
    من کتاب جاناتان مرغ دریایی رو خوندم
    بنظر من کتاب یه جورایی هم فلسفیه هم بعد روان شناسی داره...
    نویسنده میخواد بگه همه چی از درون خودمون شروع میشه و واسه اینکه ادم متفاوت باشه باید از خودش وشناخت خودش شروع کنه . ارزشهای اخلاقی ریز اما مهم رو مثل کمک به دیگران وخوبی در عوض بدیی که دیگران در حقت کردن و...رو خیلی خوب ونرم در داستانش بیان کرده..
    موقع خوندن ادم حس جاناتان رو داره..حس پرواز...حس سبکی...
  • ۰۹:۵۵   ۱۳۹۳/۶/۲۲
    avatar
    pari san
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست
    مرسی آرزو جون از حضورت ... اگر بتونی تفسیرت رو بیشتر باز کنی ممنون میشیم
  • ۱۳:۲۱   ۱۳۹۳/۷/۷
    avatar
    بانو
    یک ستاره ⋆|2381 |1171 پست
    سلام

    من دارم تس رو می خونم
    قبلش هم والس خداحافظی رو خوندم

    این از من...
  • ۱۳:۴۴   ۱۳۹۳/۷/۷
    avatar
    pari san
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|7775 |5225 پست
    پس بیا تجربیاتت رو از خوندن تس بده به ما !
  • ۰۱:۴۶   ۱۳۹۳/۷/۹
    avatar
    بانو
    یک ستاره ⋆|2381 |1171 پست
    و اما تــس اثر توماس هاردی...

    پایان رمان خیلی اندوهگین شدم، شاید اندوهگین توصیف خوبی برای حالت روحی اون موقع ام باشه، با این که تو طول رمان هم دائم سختی ها و رنج ها رو می خوندم اما به طور طبیعی امید داشتم پایان خوبی برای تس رقم بخوره، اصلا تصورش رو هم نمی کردم چنین پایانی داشته باشه!!

    شاید نشه گفت اوج داستان اما جالب ترین قسمتش اونجایی بود که تس، الک دوربرویل رو در لباس کشیش ها دید، واقعا غافلگیر شدم، حتی شاید بیشتر از تس.

    اونایی که رمان رو خوندن متوجه فکر بسته و سختگیر و خرافی و توهم زده عموم شخصیت های داستان میشن که شاید می خواد جامعه ی دوره ی خودشو به تصویر بکشه، احتمالا این رمان تو زمان خودش نقد های تند و تیز و مخالف های زیادی داشته؛ تو چنین شرایطی طرز فکر و تعقل یه دختر و به تعبیر خودشون یه زن! با این که روستایی هست و تحصیلات زیادی هم نداره، خیلی جلب توجه می کنه، مخصوصا این که تس زیبا هم هست، یک زیبایی خدادادی و همین ویژگی بیشتر اونو در معرض توجه و محبت و حتی سوء استفاده قرار میده.

    اما همین زن هم مثل بقیه دختران و زنان هم سنش بردباری و طاقت غیر قابل تصوری از خودش نشون میده و خیلی ضرورتی نمی بینه برای تغییر شرایط خودش نه حتی خانواده و جامعه اش مبارزه کنه، بردباری ای که خانواده و جامعه بهش تحمیل کرده. و باز هم مثل بقیه زنان تو رویا و تخیل و یه جور امید واهی ِ نزدیک به توهم داره زندگی می کنه و با این روش پذیرش شرایط رو برای خودش آسونتر می کنه. امید به همسری عاشق پیشه و شایسته !!

    یه قسمت دیگه ی رمان که خیلی متاسف شدم اون جایی بود که تس برای این که مورد سوء استفاده قرار نگیره تلاش کرد زنانگی و زیبایی اش رو با گره زدن دستمال به دور صورت و تراشیدن ابروهاش پنهان کنه..احساس غربیی بهم دست داد.


    شب از نیمه هم گذشته، دیگه ذهنم بیش ازین یاری نمی کنه.
    موفق باشید
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان