خانه
114K

تو رو خدا خیانت نکنید..

  • ۱۶:۱۶   ۱۳۹۳/۲/۳۰
    avatar
    کاربر جديد|98 |74 پست
    من زبونم از بیان احساسم قاصره...فقط میتونم بگم در اوج رابطه حسی و عاشقانه ای که با همسرم داشتم فهمیدم که داره به من خیانت میکنه...شما از زبون خودتون به اون زن شوهر و بچه داری که همه جوره پایه این رابطه بوده هر چی دوست دارین بگید...از طرف من ...شاید دل اتیش گرفتم یکم اروم بگیره..

  • leftPublish
  • ۰۳:۱۴   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    حسام صدریکاپ قدمت 
    دو ستاره ⋆⋆|1297 |2906 پست
    مامی محمد خانم صورتی رک گفتن و درستم گفتن حالا با اینها کاری ندارم ولی شما بگرد دنبال ریشش ببین که شوهر شما چرا اینکارو کرده یا ببخشید با شما مشکل داشته یا خودش با خودش مشکل داشته.
    شب خوش
  • ۰۳:۱۶   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    حسام صدریکاپ قدمت 
    دو ستاره ⋆⋆|1297 |2906 پست
    شماکه میخواین این داستانو فراموش کنی پس چرا اینجا تاپیک زدی ب اسم خیانت که الانم میخوایش این تاپیکو اداره با اینکار فراموش نمیکنی که هیچ هروزم این داستان بیشتر عذابت میده
  • ۰۳:۱۶   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    مامی محمد
    کاربر جديد|98 |74 پست
    صمیمانه از شما حسام و صورتی ممنونم که برام وقت گذاشتین..شبتون بخیر
  • ۰۳:۱۸   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    حسام صدریکاپ قدمت 
    دو ستاره ⋆⋆|1297 |2906 پست
    ببخشید ب نظرم تا اونجایی که شما پست گذاشتی معلوم ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻤﺎ ﻫﯿﭻ ﺧﯿﺎﻧﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﭘﺲ ﺑﻬﺘﺮﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩﺵ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻥ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﻭﺍﮔﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ ﺷﻤﺎﻫﻢ ﺗﻤﻮﻣﺶ ﮐﻨﯿﺪ تا انشاالله زندگیتون ب روال قبلیش برگرده.
    اینسری دیگه واقعا شبتون بخیر
    یاعلی
  • ۰۳:۲۲   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    مامی محمد
    کاربر جديد|98 |74 پست
    یه بار دیگه میگم این تاپیکو زدم که اگر کسی میتونه با حرفاش ارومم کنه...بتونه یادم بده از یه دید دیگه بهش نگاه کنم ..اینکه اصلا زمان کمک میکنه که ادم فراموش کنه...و جواب خیلی از چراهای دیگه مو امیدوار بودم پیداکنم ...چون این دردی نیست که بتونم با خانوادم و اشناهام درمیون بذارم..وقتی دیدم همسرم اینجا و تو یه همچین محیطی با اون خانم رابطه برقرار کرده به ذهنم رسید که من یه جور دیگه از اینجا استفاده کنم...امیدوارم که باورم کنید ..حتی اگر هیچی نگید ...
  • leftPublish
  • ۰۳:۲۵   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    مامی محمد
    کاربر جديد|98 |74 پست
    منم این سری واقعا دیگه شبتون بخیر
  • ۰۴:۳۱   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    شهربانو
    کاربر جديد|12
    شما چطوری فهمیدی که شوهرت بهت خیانت میکنه؟ بعد که به شوهرت گفتی واکنشش چی بود؟
  • ۰۴:۳۵   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    شهربانو
    کاربر جديد|12
    واقعا خدا لعنتشون کنه اینجور زنا رو . خودشون اگه بفهمن شوهرشون بهشون خیانت میکنه دق میکنن اما دونسته همین بلارو سر یکی دیگه میارن ایشالله یکی ام همینجوری رو سره زندگی خودشون خراب بشه تا بفهمن چه مزه ای داره.
  • ۰۷:۰۷   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    مامی محمد عزیزم

    اولا متاسفم برای اتفاقی که براتون افتاده و در ثانی خوشحالم از اینکه اینقدر با متانت به پست ها جواب میدی

    منم با حسام موافقم . میدونم خیلی شرایط سختیه و میدونم تحمل کردنش خیلی سخته مخصوصا که آدم نمیتونه با پدر و مادر و کلا خانواده و دوست و آشنا درد دل کنه و قطعا شما از این تاپیک به عنوان جایی برای خالی کردن درد دلتون استفاده کردی که این به نظر من نه تنها اشتباه نیست بلکه بهترین کار بوده

    میگم بهترین کار بوده برا اینکه شما نیاز داشتی با یکی حرف بزنی و درد دل کنی

    بهترین کار بوده برا اینکه اگه این حرفها رو نمیزدی دلت آروم نمی گرفت

    قطعا شما دنبال لعن و نفرین فرستادن دیگران به اون خانوم نیستی چون این دردی از شما دوا نمیکنه و ارامش بخش هم نیست

    شما دنبال راه حلی برای فرو نشاندن خشمت بودی و البته گفتن حرفات بدون اینکه کسی بشناسدت و بخاد خواسته یا نا خواسته بهت ایراد بگیره و سرزنشت کنه

    اما میگم با حسام موافقم از این جهته که شما تا زمانی که بخای تمام فکر و ذکرت رو رو این مسئله بذاری نمی تونی فراموشش کنی و اگر بخای خیلی بیش از حد هم در این مورد به همسرت سرکوفت بزنی بدون تیشه به ریشه زندگی ات زدی

    اگه میدونی واقعا متنبه شده و پشیمونه دیگه قضیه رو پیشش کش نده و هی بازگو نکن تا قبحش پیشش نریزه و خدای نکرده نگه دلم خواست که درد این حرف هیچ وقت از بین نمیره

    اگه خیلی کشش بدی میگه دلم خواست بازم میکنم چیکار میخای بکنی ...البته بخشش در بدترین حالت و رک گفتما ....
    بذار شرمنده کارش بمونه

    ویرایش شده توسط الهه(مامان النا) در تاریخ ۲/۳/۱۳۹۳   ۰۷:۱۳
  • ۰۷:۲۷   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    زیباکده
    حسام  صدری : 

    خب مردا ی همچین اخلاقیو دارن که خیلی سخت کلمه دوست دارمو ب زبون میارن بیشتر سعی میکنن با رفتارشون کاراشون دوست دارمو نشون بدن
    زیباکده
    حسام خان مشکل خیلی از مردا همینه دیگه ... من خیلی ها شون رو دیدم که باید دور از جون طناب دار گردنشون بندازن تا بگن همسرشون رو دوست دارن نگفتن این جمله نشونه مرد بودن و قدرت داشتن نیست ...خانوما به این جمله نیاز دارن

     

    نیاز دارن بدونن که طرف مقابلشون قدر شناسه و میفهمه که اونا برا زندگی شون دارن زحمت میکشن ....

    میفهمه که این خانوم داره مثل این آقا جونشو پا این زندگی میذاره





    آخه قربون خدا برم با این بشری که خلق کرده ..مثلا چه رفتاری انجام میدن که زن بیچاره ازش بفهمه این بشر دوستشون دارن؟؟؟

    از خرید سیب زمینی و پیاز بفهمن؟



    همچین میگی از رفتارشون گفتم ببینم این رفتار دقیقا چی هست ههههههههههههه

    خودت سعی کن تو آینده اینو رعایت کنی بدون ضرر نمیکنی ....

     خدا رو صد هزار مرتبه شکر من خودم در این مورد هیچ مشکلی ندارم چون همسر من اصلا از این جمله خجالت نمیکشه و تازه میدونه چقدر براش کار سازه اما می بینم خیلی ها با این مورد مشکل دارن


  • leftPublish
  • ۱۱:۳۲   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    مامی محمد
    کاربر جديد|98 |74 پست
    الهه جون ممنون از همفکریت ..حق کاملا با شماست ولی حقیقو اینه که از صبح تاشب با خودم همین حرفارومیزنم و خودمو اروم میکنم ولی با کوچکترین حرکتی همه چراهاها دوباره تو ذهنم میان..فکر میکنم علتش یه چیزه ..اینکه من درجریان کامل صحبتا ..ایمیلا..چتها..عکسها..و ....قرار گرفتم و برای همین دلم میخواست همسرم برای تک تکشون توضیح بده بهم..دلم میخواست بگه کجای کارم اشتباه بوده که این اتفاق افتاده..واقعا ریشش چی بود ..که بتونم خودمو اصلاح کنم..امآون فقط سکوت کرد وخیلی راحت گفت فراموش کن حتی معذرت خواهی هم نکرد چون گفت میدونم بخشیدنم سخته...اما واقعا راهش درست بود؟
  • ۱۱:۴۱   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    مامی محمد
    کاربر جديد|98 |74 پست
    والبته یه موضوع دیگه که نمیذاره اروم بگیرم این بود که در عرض نه ماه گذشته که در چند مرحله رابطه اش برام مسجل شد هر بار خواستم تمومش کنه و فقط گفت تمومه...امابعد از چند وقت میفهمیدم که اون زن ول کنش نبوده و رابطه برگشته حالا بعد از چند بار که این اتفاق افتاده حتی نمیتونم قسمشو باورکنم...و اگر پسرم نبود واقعا باکسی که اینقدر دروغ میگه و دلیل قانع کننده ای هم نداره برای کارش زندگی نمیکردم...و یه توضیح دیگه اینکه همسرم خیلی خیلی سنگین و در ظاهر نجیب و سر به زیره و همه دوست و اشنا و فامیل و همکار سرش قسم میخورن ...یه جورایی هیچ کس تو باورش نمیگنجه که همیچین کاری از چنین کسی سر بزنه..منم به خاطر همین بیش از اندازه بهش اعتماد داشتم و اجازه دادم به راحتی جلوی چشمام و در یه متری من بشینه و بهم خیانت کنه اونم حدود بیشتر از یکسال..
  • ۱۱:۴۲   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    مامی محمد
    کاربر جديد|98 |74 پست
    ممنون میشم هر کس هر نکته ای به ذهنش میرسه بهم بگه..
  • ۱۲:۰۶   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    *باران مهــــر*
    کاربر فعال|491 |434 پست
    مامي محمد جان مطمئنا شما دائما در حال بازخواست ايشونيد، ك اين اصلا درست نيست چون نتيجه اش همون "هييييس" ك گفتيد هست!
    بايد غ مستقيم بهشون بگي.. اينكه چطور غ مستقيم باشه بستگي ب همسرتون داره، من نميگم كمبودي بوده احيانا و منكر ذاتِ مريضِ برخي از اقايون نميشم ولي اگه سابقه ي اخلاقي بدي نداشتن،حتما خلاء اي بوده ك واسه پركردنشون دست ب چنين كاري زدن، اينكه بايد ذكر كنيد ك الگوي پسر پدرشه و تو الان پدري! من خودم خيانت رو نميتونم ببخشم ولي شما با شرايطي ك داريد بهترِ ي فرصت ديگه بهشون بدي و بگيد ك فقط بخاطر پسرم.. نامه نوشتن خيلي شيوه ي خوبيه.. اينكه چيزي رو ك نميتونيد مستقيم بگيد در غالب نوشتار بگيد.

    موفق باشيد
  • ۱۴:۰۳   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    سحر
    کاربر جديد|25 |34 پست
    نظر من اینه که در یک رابطه خوب هر دو طرف همکاری کردن تا اون رابطه خوب باشه و دریک رابطه بد هردو طرف کوتاهی کردن
    اگه رابطه شما رو به ضعیف شدن رفته نمیشه گفت فقط یک طرف مقصر بوده شماهردوتون باهم در ضعیف شدن شکل رابطه سهم داشتین حالا یکی کمتر یکی بیشتر ...
    من همه حرفای شمارو از اول خوندم شما قاطعانه از اول گفتین که چیزی کم نذاشتین ! درصورتیکه خیلی از کسانی که به شما نظر دادن چه زن چه مرد گفتن اگه همسر شما از اول خوب بوده شما ببینید کجای کارتون ایراد داشته
    مرد هوس باز دنبال زن نمیره دنبال دختر میره اونم یکی جوابگوش نیست , من مقاله های زیادی در این زمینه خوندم خواستم چیزی که به ذهنم میرسه بگم شاید کمکی کرده باشم , خواهرانه میگم به خودت مراجعه کن

    دیگه اینکه فرق مرد و زن در اینه که مردها خیلی زود فراموش میکنن اگه شما محبت میکردین محبتتونو بیشتر کنین , توجه میکردین توجهتونو بیشتر کنین همسر شما خیلی زود فراموش میکنه که کسی تو زندگیش اومده بود خیلی راحت به همون راحتی که به شما میگه فراموش کن و این مشکل شماست که نمیونی فراموش کنی و به فول خودت با کوچکترین حرکتی دوباره همه چی تو ذهنت میاد
    ولی از یک چیز خیلی تعجب کردم اینکه بعد از به یاد اوردنش از همسرت میخوای راجع بهش صحبت کنه و علت بیاره؟!!! واقعا انتظار داری زندگیت خوب شه؟؟؟؟؟؟ بزرگترین اشتباه و بدترین کار ممکن و میکنی ! اونجور که من فهمیدم یه جریان تموم شده که همسرت به زندگی برگشته بعد بجای اینکه محیط و بهتر کنی حتما با یک بحث ساده و صحبت روزمره دوباره ربط میدی به اون جریان ! اینطوری همسرت واقعا از شما خسته میشه ...تعارف که نداریم ,من دارم از بیرون قضیه رونگاه میکنم و برای کمک به شما این هارو میگم
    اگه شما زندگیتو دوست داری بهتر هست بجای بزرگ کردن موضوع , کوچک و بی اهمیتش کنی
    هرچیزی که در ذهن انسان بزرگ و پر رنگ بشه مطمئنا در زندگی اهمیت بیشتری پیدا میکنه و بالعکس

    امید که صحبت های من براتون مفید باشه و زندگی که دوباره بدست اوردید قدر بدونید بخاطر همون عشق اولیه که گفتین سعی درحفظش کنید و به همسرتون عشق و بخشش و بزرگواری و یاداوری کنید مخصوصا که بچه هم دارین

    راستی با الهه جون کاملا موافقم نفرین کردن اون خانوم دردی از شما دوا نمیکنه بهتره درحقش دعا کنید که خدا هدایتش کنه , اونم یک زن مثل من و شما
  • ۱۴:۳۰   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    ببینین درسته که خیلی از این رفتارهای آقایون به خاطر ذات تنوع طلبشونه و درسته که تو بعضی از موارد مشکل از کوتاهی کردنهای طرف مقابله اما علتش میتونه حس کنجکاوی و تجربه رابطه جدید هم باشه مخصوصا که میگین اون کسی هست که همه سرش قسم میخورن ...
  • ۱۴:۴۲   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    آهوبرترین های سال 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|51234 |36302 پست
    منم با این موافقم که نباید با حرفات باعث بشی که روش تو روت باز بشه اما نورا جان به نظر من شما همون اول که متوجه شدی باید خیلی محکم تر رفتار میکردی تا دیگه واسه بار دوم و سوم پیش اون زن برنگرده نمیگم بهش سرکوفت میزدی نه . جوری برخورد میکردی که بفهمه این موضوع داغونت کرده چون این مسائل اونقدری که واسه ما زنا مهمه واسه مردا مهم نیست از نظر اونا این کار یه جور سرگرمیه. رفتن پیش یه زنه دیگرو با رفتن به یه شهربازی بدون اینکه به شما بگه یکی میدونن و اصلا متوجه نیستن که این موضوع واسه ما چقدر وحشتناکه. به هر حال اینکه شما به شوهرت یه فرصت دیگه دادی خوبه و اگه میبینی واقعا پشیمونه دیگه به روش نیار و ازش بگذر تا خودتم راحت بشی اما اگر بازم این رفتارشو ادامه داد دیگه بخشش جایی تو زندگی شما نداره چون اینجوری دیگه مشخص میشه که داره از بخشش و بزرگواری شما سوء استفاده میکنه و همش به این فکره که به خاطر بچه ام که شده هیچوقت منو ول نمیکنه و با این فکر هر کاری دلش خواست میکنه پس نذار این موضوع واست نقطه ضعف بشه چون اینجوری در طول زندگیت داغون و داغونتر میشی و با روحیه ای که بدست میاری دیگه نمیتونی مادر خوبیم واسه بچت باشی پس ازت می خوام اگه بازم این رفتار شوهرت ادامه پیدا کرد واسه خودتو بچه ای که قراره از پدرش الگو برداری کنه ارزش قائل بشی و اونو ترک کنی و با فکر کردن به روزهای خوشی که یه زمانی با هم داشتین و دلبستن به دروغهاش خودتو گول نزنی . اما بازم میگم اگه واقعا احساس میکنی که پشیمونه و داره بهت حقیقتو میگه ببخشش و دیگه در موردش حرف نزن .
  • ۱۴:۵۵   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    صورتــــــــــــــــی
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|18882
    من زیاد فوتبال رو حرفه ای دنبال نمیکنم
    اما دیدم وقتی توی یه تیم وقتی دچار بحران و حاشیه و شکست میشه مدیر یا صاحب اون تیم برای فرار از این بحرانها یه شوک به تیم میده
    حالا با تعویض روش بازی
    با دادن پاداش
    با آوردن بازیکن های بهتر
    و در آخر حتی با تعویض مربی
    بنظرم زندگیت به یه شوک نیاز داره
    یه حرکتی از خودت نشون بده یه سورپرایزی ایجاد کن
    زندگیت یه نواخت شده
    و توهم داری با گوشه گیری بیشتر این فرصت رو میدی
    ضمنا من توی مدیریت دیدم 4 راه حل رو باید برای هر موسسه درنظر گرفت
    قوت. ضعف. فرصت. تهدید
    و حالا توضیح میدم
    نقاط قوت ینی نقاط قوت زندگیتو برجسته کن و بیشتر به اونها بپرداز
    نقاط ضعف زندگی رو پیدا کن و اونهارو اصلاح کن
    فرصت: و ببین فرصتهای آینده زندگیت چیا هست و برای آینده بهتر با توانایی هایی که داری استفاده کن
    تهدید: و ببین از طرف رقبا و اتفاقات پیرامون خودت چه چیزایی باعث تهدید زندگیت میشه اونهارو اول پیدا کن بعد شروع به اصلاح کن
  • ۱۴:۵۵   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    سحر
    کاربر جديد|25 |34 پست
    منم همینو میگم حالا که همسر شما میگه تموم شده و فراموش کن شما هم همینکارو بکن ببخش و فراموش کن به معنای واقعی از فکرت از ذهنت از احساست از زندگیت بیرون کن و خوش باش و از زندگی لذت ببر , دیگه هم بهش فکر نکن و با همسرت راجع بهش صحبت نکن حتی با خودت صحبت نکن
    بذار فراموش شه ولی اگه دوباره تکرار شد یه فکر اساسی بکن
    اگه تکرار نشد خوشحالی که زندگیتو بخاطر فکرهای مزاحم تباه نکردی
  • ۱۴:۵۹   ۱۳۹۳/۳/۲
    avatar
    مامی محمد
    کاربر جديد|98 |74 پست
    هرکدوم از شما از دید خودش نکاتی رو به من یاد دادید که واقعا میگم کمکم میکنه..اما از همه نزدیکتر به وضعیت من حرفای اهو جان هستش .مشکل من اینه که الان هر کاری محبتی و هر چیز خوبی که به ذهنم میرسه رو وقتی انجام میدم پیش خودم میگم اما من که اینکارو قبلا هم انجام میدادم ولی مثل اینکه ادم وقتی داره گناهی رو مرتکب میشه دنبال اینه که طرف مقابلش رو مقصر کنه..اونم عمش دنبال پیدا کردن عیب و ایراد تو من بود ..واقعا کسی اینجا هست که ادعا کنه بی عیب و ایراده...هر کدوم از ما قطعل چه مرد و زن ایرادایی داریم که شاید اگه بدونیم هم نتونیم برطرفش کنیم ..من میگم دوننفر که باهم پیمان زندگی میبندن تا حدودی باید بدای شخصیت همدیگه ارزش قایل بشن قرار نیست همسرم دقیقا اونی باشه که ایده اله منه و بالعکس..گاهی باید عیبها رو پذیرفت..مثل خود من که خیلی از نظر سلیقه ..مدل تفریح مدل پول خرج کردن..خرید خونه و ماشین با همسرم تفاوت سلیقه داشتم اما طبق میل اون جلو اومدم و به شخصبتش احترام گذاشتم ..پیش خودم گفتم همسر من این مدلیه و من اینو میپذیرم و برای همینم هیچ وقت دچار پشیمونی یا مشکل با خودم نشدم...
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان