اجازه بدین فراموشی آدمیزادرو بهانه کنم و به یاد بیارم و از همسرم بخاطر زحمتهایی که برای من و امیرعلی میکشه و درواقع همه کارهاش از بزرگترین تاکوچیکترین روی دوشش هست تشکرکنم.همسری که علاوه براونهمه زحمت باید غر غرهای منم بابت کوچکترین مورد تحمل کنه ومیدونم که اگر من بجاش باشم یک لحظه هم دوام نمیارم.همسرم نمونه یه زن خوب وخوش فکر و عاقل و بسیار فهمیده است که میتونست خیلی بهتر از من نصیبش بشه اما چه خوشبختی ازاین بیشتر وبالاتر که خدا این فرشته آسمانی رو فرستاد زمین تا نفس من باشه که بابودنش جون بگیرم و اگر نفس نمیفرستاد، من هم بمیرم .تا زنده ام هر دم از خدا متشکرم و شکر گذارم بخاطر همسری به این کمالات و بزرگواری.کسی که خنده هاش برام قوت قلبه واگر اشکی بریزه همه وجودم خردمیشه و فقط خودش میتونه با دم مسیحاییش دوباره زنده ام کنه.11/2/86 ساعت ده شب خداوند آتش مهری رو توی دلم برافروخت که هر ثانیه وهردم شعله ورتر شده ومیشه.لحظاتی که هرثانیه اش با خنده ها وگریه ها رفتنها وبرگشتنها وقهر ها وآشتی های زیاد همراه بود.اما باهمه این اوصاف اونچه که حرف اول رومیزد توی همه لحظات خواستن ودوستداشتن بود.لحظاتی مثل همین الان ومثل همیشه که برای دیدنش قلبم اونقدر سریع میزد و میزنه انگار میخوادسینم رو بشکافه.کسی که به معنای واقعی خودم و همه زندگیم رو سپردم دستش، کسی که تکیه گاه وستون زندگیمه.میدونم که همه مسئولیتهای خدادادیش رو خوب بلده واز همه بالاتر یه مادر به معنای واقعی کلمه است.کسی که واقعا برازنده قامت ومهربونیاش هست که امیرعلی اولین کلمه ای رو که واقعا متوجه باشه چی میگه صداش کنه "مادر".کسی که اگر قراربود خداوند پیامبری از میان زنها مبعوث کنه ، اون پیامبر حتماهمسرمن بود.عاشقانه دوستت دارم وخواهم داشت همسرم

