هلما :
بازم ممنون .
چه خبر؟
خبر خاصی که نیست راستش. فقط گرما امون آدم رو میبره. ده دقیقه از مترو تا محل کار رو همیشه پیاده میام. این دو روز وقتی رسیدم شرکت دیگه داشتم خفه میشدم! دو ساعت به صورتم آب زدم تا حالم اومد سر جاش!
چند روز پیش دختر دبیرستانیا میخواستن مخ منو بزنن ببرنم، فرار کردم دوره زمونه ای شده ها! دو سه تا دختر دبیرستانی انگار امتحانشون رو داده بودن، گوشه پیاده رو روی نیمکت نشسته بودن، من که رد شدم یکیشون هی میگفت آقا شماره بدم؟ شماره بدم؟ بیا دوست شیم ... گودزیلاها