خانه
× برای دیدن جدیدترین مطالب این تاپیک اینجا کلیک کنید و برای دیدن صفحه ابتدایی، این پنجره را ببندید.
برای دیدن صفحات دیگر، بر روی شماره صفحه در شمارنده بالا کلیک کنید.
مشاهده جدیدترین مطالب این تاپیک
19K

مجله اینترنتی جادوی کلمات

  • ۰۰:۴۲   ۱۳۹۱/۱۲/۲۲
    avatar
    کاربر فعال|173 |612 پست
     دوستان عزیزم سلام


    این صفحه به عنوان صفحه مجله جادوی کلمات در زیباکده می باشد.


    و هر از چند گاهی مطالبی را در همین زمینه در این صفحه قرار می دهم.


    دوستانی که مطلبی را در این زمینه دارند  دعوت می کنم که با من همراه باشند.



    مهندس مشعوف - مدیر مجله جادوی کلمات 

    www.jadoykalamat.tk
    ویرایش شده توسط مهندس مشعوف در تاریخ ۲۲/۱۲/۱۳۹۱   ۰۱:۰۲
  • leftPublish
  • ۰۰:۴۴   ۱۳۹۱/۱۲/۲۲
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    داستان


    مردی نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد.
    دکتر گفت به فلان سیرک برو آنجا دلقکی هست؛ اینقدر می خنداندت که غمت از یادت برود.

    مرد لبخند تلخی زد و گفت: من همان دلقکم!
  • ۰۰:۵۶   ۱۳۹۱/۱۲/۲۲
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
     داستان آخه من یک دخترم . . . 


    آخه من یه دخترم!
     
    مادرم یک چشم نداشت.
    در کودکی براثر حادثه یک چشمش را ازدست داده بود.
    من کلاس سوم دبستان بودم و برادرم کلاس اول. برای من آنقدر قیافه مامان عادی شده بود که در نقاشی‌هایم هم متوجه نقص عضو او نمی‌شدم و همیشه او را با دو چشم نقاشی می‌کردم.
    فقط در اتوبوس یا خیابان وقتی بچه‌ها و مادر و پدرشان با تعجب به مامان نگاه می‌کردند و پدر و مادرها که سعی می‌کردند سوال بچه خود را به نحویکه مامان متوجه یا ناراحت نشود، جواب بدهند، متوجه این موضوع می ‌شدم و گهگاه یادم می‌افتاد که مامان یک چشم ندارد.
    یک روز برادرم از مدرسه آمد و با دیدن مامان یک‌دفعه گریه کرد.
    مامان او را نوازش کرد و علت گریه‌اش را پرسید.
    برادرم دفتر نقاشی را نشانش داد.
    مامان با دیدن دفتر بغضی کرد و سعی کرد جلوی گریه‌اش را بگیرد. 
    مامان دفتر را گذاشت زمین و برادرم را درآغوش گرفت و بوسید.
    به او گفت: فردا می‌رود مدرسه و با معلم نقاشی صحبت می‌کند.
    برادرم اشک‌هایش را پاک کرد و دوید سمت کوچه تا با دوستانش بازی کند.
    مامان رفت داخل آشپزخانه. خم شدم و دفتر را برداشتم.
    نقاشی داداش را نگاه کردم و فرق بین دختر و پسر بودن را آن زمان فهمیدم.
    موضوع نقاشی، کشیدن چهره اعضای خانواده بود.
    برادرم مامان را درحالی ‌که دست من و برادرم را دردست داشت، کشیده بود.
    او یک چشم مامان رانکشیده بود و آن را به صورت یک گودال سیاه نقاشی کرده بود.
    معلم نقاشی دور چشم مامان با خودکار قرمز یک دایره بزرگ کشیده بود و زیر آن نمره 10 داده بود و نوشته بود که پسرم دقت کن هر آدمی دو چشم دارد.
    با دیدن نقاشی اشک‌هایم سرازیر شد.
    از برادرم بدم آمد.
    رفتم آشپزخانه ومامان را که داشت پیاز سرخ می کرد، از پشت بغل کردم.
    او مرا نوازش کرد.
    گفتم: مامان پس چرا من همیشه در نقاشی‌هایم شما را کامل نقاشی می‌کنم.
    گفتم: از داداش بدم می‌آید و گریه کردم.
    مامان روی زمین زانو زد و به من نگاه کرد اشک‌هایم را پاک کرد و گفتعزیزم گریه نکن تو نبایستی از برادرت ناراحت بشوی او یک پسر است.
    پسرها واقع بین‌تر از دخترها هستند؛ آنها همه چیز را آنطور که هست می‌بینند ولی دخترها آنطورکه دوست دارند باشد، می‌بینند.
    بعد مرا بوسید و گفت: بهتر است تو هم یاد بگیری که دیگر نقاشی‌هایت را درست بکشی.
    فردای آن روز مامان و من رفتیم به مدرسه برادرم. زنگ تفریح بود.
    مامان رفت اتاق مدیر.
    خانم مدیر پس از احوال ‌پرسی با مامان علت آمدنش را جویاشد.
    مامان گفت: آمدم تا معلم نقاشی کلاس اول الف را ببینم.
    خانم مدیرپرسید: مشکلی پیش آمده؟ مامان گفت: نه همینطوری.
    همه معلم‌های پسرم را می‌شناسم جز معلم نقاشی؛آمدم که ایشان را هم ملاقات کنم.
    خانم مدیر مامان را بردند داخل اتاقی که معلم‌ها نشسته بودند.
    خانم مدیر اشاره کرد به خانم جوان و زیبایی و گفت: ایشان معلم نقاشی پسرتان هستند.
    به معلم نقاشی هم گفت: ایشان مادر دانش آموز ج-ا کلاس اول الف هستند.
    مامان دستش را به سوی خانم نقاشی دراز کرد. معلم نقاشی که هنگام واردشدن ما درحال نوشیدن چای بود، بلند شد و سرفه‌ای کرد و با مامان دست داد.
    لحظاتی مامان و خانم نقاشی به یکدیگر نگاه کردند. مامان گفت: از ملاقات شما بسیار خوشوقتم. معلم نقاشی گفت: من هم همینطور خانم. مامان با بقیه معلم‌هایی که می‌شناخت هم احوال‌پرسی کرد و از اینکه مزاحم وقت استراحت آنها شده بود، عذرخواهی و از همه خداحافظی کرد و خارج شدیم. معلم نقاشی دنبال مامان از اتاق خارج شد و درحالیکه صدایش می لرزید گفت: خانم من نمی دانستم ...
    مامان حرفش را قطع کرد و گفت: خواهش میکنم خانم بفرمایید چایتان سرد میشود. معلم نقاشی یک قدم نزدیکتر آمد و خواست چیزی بگوید که مامان گفت:
    فکر می کنم نمره 10 برای واقع بینی یک کودک خیلی کم است. اینطور نیست؟
    معلم نقاشی گفت: بله حق با شماست.
    خانم نقاشی بازهم دستش را دراز کرد واین بار با دودست دست‌های مامان را فشار داد. مامان از خانم مدیر هم خداحافظی کرد.
    آن روز عصر برادرم خندان درحالی‌که داخل راهروی خانه لی‌‌لی می‌کرد، آمد و تا مامان را دید دفتر نقاشی را بازکرد و نمره‌اش را نشان داد.
    معلم نقاشی روی نمره قبلی خط کشیده بود و نمره 20 جایش نوشته بود.
    داداش خیلی خوشحال بود و گفت: خانم گفت دفترت را بده فکر کنم دیروز اشتباه کردم بعد هم 20 داد. مامان هم لبخندی زد و او را بوسید و گفت: بله نقاشی پسرمن عالیه! و طوری که داداش متوجه نشود به من چشمک زد و گفت: مگه نه؟
    من هم گفتم: آره خیلی خوب کشیده، اما صدایم لرزید و نتوانستم جلوی گریه‌ام را بگیرم.
    داداشم گفت: چرا گریه می‌کنی؟
     
    گفتم: آخه من یه دخترم!



    www.jadoykalamat.tk



  • ۰۰:۵۹   ۱۳۹۱/۱۲/۲۲
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    نظرتون در مورد این صفحه چیه؟
  • ۲۱:۳۴   ۱۳۹۱/۱۲/۲۲
    avatar
    بهارناز
    کاربر فعال|62 |238 پست
    من دوست داشتم پسر بودم
  • ۲۳:۴۷   ۱۳۹۱/۱۲/۲۲
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    جدی!!!!!!!!!

    چرا پسر بهار جان؟
  • leftPublish
  • ۰۰:۰۱   ۱۳۹۱/۱۲/۲۳
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    روشهای موفقیت در ازدواج دوم



    بسیاری از افراد که ازدواج اولشان به دلیل طلاق یا فوت همسرشان نتیجه ای نداشته است، ماه های اول یا حتی چند سال اول قاطعانه می گویند حرف از ازدواج نزن. مخصوصا افرادی که طلاق می گیرند به واسطه سختی هایی که کشیده اند، نسبت به ازدواج مجدد اظهار بی تمایلی می کنند.اکثر این افراد مدتی بعد دوباره تصمیم به ازدواج می گیرند، اما به دلیل یک تجربه ناموفق طبیعتا برای ازدواج دوم با محدودیت های ویژه ای روبه رو هستند.

    متاسفانه برخی افراد وقتی می خواهند دوباره ازدواج کنند، بیشتر به دلیل فشارهای خانوادگی و اجتماعی، فرار از تنهایی یا حتی برای رو کم کنی همسر سابق و خانواده اش یا رفع نیازهای عاطفی، جنسی و مالی و بدون در نظر گرفتن معیار مناسب و فقط برای فرار از شرایط موجود تن به ازدواج مجدد می دهند. در حالی که کسی در ازدواج مجدد موفق تر است که بتواند فارغ از ازدواج اول با انگیزه های سالم و بهتری دست به انتخاب بزند.

    خصوصیات مشترک در همه ازدواج های دوم
    کسانی که دو بار ازدواج می کنند ، معمولا دارای خصوصیات مشترکی هستند. از جمله این که خودشان را بی تقصیر می دانند در حالی که در هر طلاقی طرف بی تقصیر وجود ندارد.اما با گذشت زمان و ورود به زندگی مشترک، تمام ایرادهایی که در همسر سابقشان وجود داشته، این بار در زندگی جدیدش جستجو می کنند. در حالی که اصلا متوجه احساس وسواس گونه خود نسبت به مسائل کوچک نبود.

    هر فردی پس از طلاق به ایراد و اشکال طرف مقابل بیشتر تاکید و تکیه می کند. تجربه نشان داده بیشتر افراد بعد از ازدواج مجدد به دنبال عیب و ایرادهای طرف مقابل هستند و به نقش و سهم خود و کم و کاستی هایی که در انتخاب همسر و زندگی مشترک داشته اند، توجه چندانی نمی کنند. رفتار و رویه زندگی گذشته نیز به طور معمول در زندگی مشترک آینده تکرار می شود. رفتار و عملکرد همسران در زندگی مشترک اول و دوم از ثبات و پایداری نسبی برخوردار است.

    مشکلات حل نشده با همسر سابق
    یکی از مهم ترین نکته ها در ارتباط با ازدواج دوم که می تواند تاثیرگذار باشد، موضوع مشکلات حل نشده با همسر سابق است.

    نکته: متاسفانه ازدواج های دوم بیشتر به دلیل فشارهای خانوادگی و اجتماعی، فرار از تنهایی یا رفع نیازهای عاطفی جنسی و مالی و بدون در نظر گرفتن معیار مناسب انجام می شود

    البته این امر در همه ازدواج های مجدد اتفاق نمی افتد.به هر حال زندگی هایی که منجر به طلاق شده دارای مجموعه ای از تعارض ها، مشکلات و درگیری هایی بوده که کار را به طلاق کشانده است. مقداری از این مشکلات پس از جدایی و به دلیل نبود همسر به مرور زمان فراموش می شود، اما برخی مسائل همچان پابرجا می ماند. درصد قابل توجهی از این مشکلات به دلیل فرزندان ازدواج سابق است.

    بعضی از این مشکلات از طریق فرزندان به دلیل حل نشدن مشکلات بین والدین و فرزندان به زندگی جدید سرایت می کند.همچنین مقدار قابل ملاحظه ای از رفتار و عملکرد همسران در زندگی مشترک از طریق برخورد با همسر سابق آشکار می شود.

    به عبارتی پنهانی ترین رفتار فرد در برخورد با همسر سابق خود را نشان می دهد. مثلا ممکن است فرد پنهان کاری هایی در ازدواج دوم داشته باشد که با پرس و جو می توان تا حدودی به شناخت دست یافت.
    نه تنها در ازدواج دوم بلکه در اولین ازدواج نیز نامزدی ها و عقدهایی که به هم خورده است باید مورد بررسی قرار گیرد.

    عشق و ازدواج دوم
    هر زن و مردی به ارتباطی لطیف و عاشقانه با همسر نیاز دارد. حتی همسرانی که به عشق نیازمندند به طور نسبی مشکلات و اختلافاتی با یکدیگر دارند، اما این اختلافات کمرنگ تر از عشق میان آنهاست.
    برخورداری از ارتباطی عاشقانه با همسر، احساسی بسیار ارزشمند است. این اتفاق می تواند در ازدواج دوم نیز رخ دهد.

    یکی از معیارهای سنجش موفقیت در ازداوج دوم، ارتباط عاشقانه و موفقی است که بین زن و شوهر به وجود می آید. این افراد عبارت « گل بی عیب خداست » را کاملا درک کرده اند.همه ازدواج های دوم اگر با بررسی های لازم انجام شده باشد به اندازه ازدواج اول شانس موفقیت دارند. بسیاری از کسانی که تجربه زندگی مشترک را دارند، قدر زندگی را بهتر می دانند. افراد معمولا پس از طلاق در حد و اندازه هایی نسبت به مشکلات خود در زندگی گذشته شان آگاهی پیدا می کنند که البته کافی نیست.

    دیگر شرط موفقیت این دسته از افراد بسته به این است که فرد یک بازه زمانی قابل قبولی را سپری کرده باشد، در حالی که یکی از دلایل شکست در ازدواج دوم همین بازه زمانی است، چرا که هنوز مشکلات روحی و روانی فرد پابرجاست در حالی که زندگی مشترک قبلی بسته شده است.همچنین کسانی که به ازدواج مجدد اقدام می کنند، اگر دارای فرزند باشند، شرایطشان کمی متفاوت است. این افراد به دلیل داشتن فرزند، دیرتر ازدواج می کنند. برخی از آنها نیز بعد از بزرگ شدن فرزندانشان به ازدواج مجدد اقدام می کنند.

    با فرزندان همسرمان چگونه رفتار کنیم؟
    معمولا فرزندان اگر در سنین حساس کودکی یا نوجوانی باشند نسبت به ازدواج پدر یا مادرشان واکنش منفی نشان می دهند، اما نحوه رفتار فرزند در مقابل ناپدری یا نامادری بستگی زیادی به برخورد طرف مقابل دارد.
    نکته بسیار مهم در این زمینه خودجوشی و طبیعی بودن عواطف و احساسات است. تجربه نشان داده است، فرد اگر به معنای واقعی همسرش را دوست داشته باشد به طور عادی فرزندان او را که حاصل ازدواج و زندگی گذشته اش هستند نیز دوست خواهد داشت.

    چنانچه فرد ملاحظه کند فرزندش نیز مورد علاقه و احترام همسرش است، چنین امری روی نگرش و علاقه مندی او نسبت به همسر دوم اثر مثبت و سازنده ای دارد.حتی در بعضی موارد فرد با مشاهده بی مهری های بی دلیل همسرش نسبت به فرزندش احساسی ناخوشایند نسبت به شریک زندگی خویش در ازدواج دوم پیدا می کند.

    اشتباه دیگر افراد را در این مورد مجبور کردن فرزند بویژه در سنین کم به گفتن «مامان» یا «بابا» به شخص تازه وارد در خانواده می داند.گاهی در برخی خانواده ها می بینیم که کودک را به گفتن بابا یا مامان مجبور می کنند. در حالی که کودک اگر خودش نخواهد طرف مقابل را مادر یا پدر خطاب کند، این اجبار اثر سوء خواهد داشت.

    کودکانی که پدر و مادرشان به علت جدایی اقدام به ازدواج مجدد می کنند، شرایط سخت تری را می گذرانند، زیرا کمتر حاضر به پذیرش عضو جدید خانواده می شوند.بهتر است در این مورد تصمیم را به عهده خود کودک بگذاریم و به او زمان بدهیم تا بتواند با این مساله کنار بیاید.
  • ۰۰:۰۶   ۱۳۹۱/۱۲/۲۳
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    کسی مطلب نداره بزاره
  • ۰۰:۱۲   ۱۳۹۱/۱۲/۲۳
    avatar
    tina
    کاربر فعال|53 |216 پست
    عالی بود
  • ۰۰:۲۱   ۱۳۹۱/۱۲/۲۳
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    خواهش می کنم تینا جان
  • ۰۰:۴۷   ۱۳۹۱/۱۲/۲۳
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    نزدیک عید است محک را فراموش نکنید

    چشمهایی منتظر دستاهای مهربانتان است

    شماره حساب ها

    نام بانک نام شعبه شماره حساب شماره شبا
    سپرده کوتاه مدت بانک سپه چیذر 202980 IR730151000013510020298078
    بانک مسکن یوسف آباد 8728-68 IR180141001219872800000068
    بانک ملی بندرقشم 0205476640006 IR580170000000205476640006
    سپرده بانک سامان آفریقا آفریقا 801-810-820-500-1 IR160560080181000820500001
    سپرده کوتاه مدت بانک پاسارگاد شهید باهنر 263-810-4446444-1 IR850570026381004446444001
    سپرده کوتاه مدت اقتصاد نوین دولت دولت 135-850-4844444-1 IR820550013585004844444001
    سپرده پارسیان میدان ارتش 81044449 IR110540120381000004444009
    بانک سپه چیذر 355/84 IR390151000013510000035584
    بانک سپه چیذر 2222/75 IR840151000013510000222275
    بانک تجارت نیاوران 72826000 IR670180000000000072826000
    بانک کشاورزی(مهر) کودک ونوجوان 438565066 IR590160000000000438565066
    بانک کارآفرین مرکزی 0100001616000 IR860530000000100001616000
    بانک صادرات (سپهر) قائم مقام فراهانی 0104440444000 IR890190000000104440444000
    بانک ملت مطهری(جام) مطهری 1494274819 IR590120000000001494274819
    بانک ملی اسکان اسکان 0105058181001 IR710170000000105058181001
    بانک رفاه کارگران دوراهی قلهک 44444448 IR390130100000000044444448
    تمامی دستگاه های خودپرداز بانک های ملی، ‌صادرات و کشاورزی در سراسر کشور گزینه "کمک به محک" را دارند.
    شما یاور گرامی می توانید با مراجعه به خودپرداز این بانک ها از طریق "گزینه انتقال وجه ← سازمان های خیریه ← محک"، مبلغ مورد نظر را پرداخت فرمایید.



    دستای گل تان درد نکنه
  • leftPublish
  • ۰۲:۱۷   ۱۳۹۱/۱۲/۲۸
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    یادت می آد آخرین بار چه وقتی از ته ِ دل خندیدی؟ منظورم لبخند هایی نیست که با خواندن اس ام اس یا شنیدن حرف های بامزه دیگران می زنی. منظورم خنده ایه که چهار ستون بدنت رو بلرزونه و نتونی جلوشو بگیری و اون قدر بخندی که خسته شی..

    اگه بدونی خندیدن چه قدر برای سلامتیت خوبه الکی هم که شده می خندیدی. گیلی گیلی گیلی... قلقلکی هم که نیستی!!

  • ۰۲:۲۴   ۱۳۹۱/۱۲/۲۸
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
     یعنی ما از این کوچولو کمتریم که نتونیم برای رسیدن به خواسته مون تلاش کنیم؟!



    منتظر هدیه ویژه مدیریت مجله جادوی کلمات باشید

    www.jadoykalamat.tk
  • ۲۳:۴۵   ۱۳۹۲/۱/۱
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    داستانی که من رو متاثر کرد . . . 

    مردی مشغول تمیز کردن ماشین نوی خودش بود.ناگهان پسر 7 ساله
    اش سنگی برداشت وبا آن چند خط روی بدنه ماشین کشید.مرد با
    عصبانیت دست پسرش را گرفت و چندین بار به آن ضربه زد. او بدون اینکه
    متوجه باشد، با آچار فرانسه ای که دردستش داشت، این کار را می کرد!
    در بیمارستان، پسرک به دلیل شکستگی های متعدد، انگشتانش را
    ازدست داد. وقتی پسرک پدرش را دید ...
    با نگاهی دردناک پرسید: بابا!! کی انگشتانم دوباره رشد میکنند؟ مرد
    بسیار غمگین شد و هیچ سخنی بر زبان نیاورد..
    او به سمت ماشینش برگشت و از روی عصبانیت چندین بار با لگد به آن
    ضربه زد. در حالی که ازکرده خود بسیار ناراحت و پشیمان
    بود، به خط هایی که پسرش کشیده بود نگاه کرد. پسرش نوشته بود:
    «« دوستت دارم بابایی»»


    مدیریت مجله جادوی کلمات


    www.jadoykalamat.tk 
  • ۲۳:۵۳   ۱۳۹۲/۱/۱
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    3 نکته مهم



    از 3 نفر هرگز متنفر نباش:
    فروردینی ها، مهری‌ها، اسفندی ها
    چـون بهتـرینند...

    3 نفر رو هرگز نرنجون:
    اردیبهشتی ها ، تیری ها ، دیی ها
    چـون صادقند ...

    3 نفر رو هیچوقت نذار از زندگیت برن:
    شهریوری‌ ها ، آذری‌ ها ،آبانی ها
    چـون به درد دلت گوش میدند ...

    3 نفر رو هرگز از دست نده:
    مرداد ی ها ، خردادی ها ، بهمنی ها
    چـون دوست ِ واقعی اند




    مجله جادوی کلمات
  • ۲۳:۵۷   ۱۳۹۲/۱/۱
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    خوش بحال روزگار . . .


    بوي باران، بوي سبزه، بوي خاک
    شاخه‌هاي شسته، باران خورده پاک

    آسمان آبي و ابر سپيد

    برگهاي سبز بيد

    عطر نرگس، رقص باد

    نغمه شوق پرستوهاي شاد

    خلوت گرم کبوترهاي مست

    نرم نرمک ميرسد اينک بهار

    خوش به حال روزگار ...

    خوش به حال چشمه ها و دشتها

    خوش به حال دانه ها و سبزه ها

    خوش به حال غنچه هاي نيمه باز

    خوش به حال دختر ميخک که ميخندد به ناز

    خوش به حال جام لبريز ازشراب

    خوش به حال آفتاب ؛

    نرم نرمک ميرسد اينک بهار

    خوش به حال روزگار ...

    خوش به حال روزگار ...

    "فريدون مشيري"
  • ۰۰:۰۳   ۱۳۹۲/۱/۲
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    عاشقی هم بد دردیه نه ؟؟؟؟

    توی حیات دبیرستان یه نفر یقه پیرهنم رو گرفت، فهمیده بود از خواهرش خوشم میاد بچه‌ها دور

    ما حلقه زده بودند و فریاد می‌‌...کشیدند.......قورتش بده....چون هیکلم بزرگ بود اون هی‌ مشت

    میزد و من فقط دفاع می‌کردم...باز اون مشت میزد و من فقط و فقط


    دفاع می‌کردم بالاخره یه خراش کوچیکی‌ توی صورتم افتاد

    فرداش خواهرش به من گفت حد اقل تو هم یه مشت می‌زدی

    روم نشد بهش بگم....آخه چشماش شبیه تو بود

    به سلامتی هر چی عاشقه ...


           

  • ۰۰:۰۷   ۱۳۹۲/۱/۲
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    گاه باید توجه کرد کمی . . . 












    مدیریت مجله جادوی کلمات


    www.jadoykalamat.tk

     
  • ۰۰:۲۵   ۱۳۹۲/۱/۲
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    یک درخت میتواند شروع یک جنگل باشد؛


    یک لبخند میتواند آغازگر یک دوستی باشد؛



    یک دست می تواند یاریگر یک انسان باشد؛



    یک واژه می تواند بیانگر هدف باشد؛



    یک شمع می تواند پایان تاریکی باشد؛



    یک خنده می تواند فاتح دلتنگی باشد؛



    امید می تواند رافع روحتان باشد؛



    یک نوازش می تواند راوی مهرتان باشد؛



    یک زندگی می تواند خالق تفاوت باشد؛


    امروز آن "یک" باشید...
  • ۱۱:۱۷   ۱۳۹۲/۱/۲
    avatar
    مهندس مشعوف
    کاربر فعال|173 |612 پست
    چگونه بدون از دست دادن ماهیچه ها لاغر شویم ؟

    برای ورزیده کردن ماهیچه‌های بدن باید حداقل روزی 30 دقیقه تا یک ساعت ورزش کرد. می‌توان از ورزش‌های خاص برای پرورش عضلات در نقاط مختلف بدن استفاده کرد. برای لاغر شدن باید همراه با این ورزش‌ها از رژیم غذایی مناسب استفاده کرد.
    اگر می‌خواهید چربی‌های بدنتان را از دست بدهید اما ماهیچه‌ها تحلیل نروند می‌توانید از ورزش استفاده کنید، ورزش باعث محکم‌تر شدن و تصفیه بدن می‌شود. می‌توانید از بعضی ورزش‌ها برای سفت کردن ماهیچه‌های شکم استفاده کنید، همچنین دراز و نشست باعث محکم شدن ماهیچه‌های دست و ماهیچه‌های کمر می‌شود، به علاوه می‌توان از وزنه برای ورزیده کردن عضلات دو سر و سه سر استفاده کرد. اگر وزنه در اختیار ندارید می‌توانید از بطری‌های یک لیتری آب استفاده کنید.

    یک ساعت دوچرخه‌سواری در روز می‌تواند به پرورش ماهیچه‌های بدن کمک کند، به خصوص ماهیچه‌های ران پا. هدف این ورزش‌ها تنها بالا بردن حجم ماهیچه‌های بدن نیست بلکه این نوع تمرین‌ها بدن را تصفیه می‌کنند و چربی‌ها را می‌سوزانند. تنها روزی یک ساعت ورزش در روز می‌تواند بسیار مفید باشد.

    در کنار این ورزش‌ها باید رژیم غذایی را نیز رعایت کرد بهتر است از غذاهای کم‌کالری استفاده کنید اما غذاهایی که پروتئین دارند مانند: گوشت، ماهی و تخم مرغ براری عضله سازی بسیار مناسبند. برای لاغر شدن باید تغذیه متعادلی داشت، هنگامی که احساس گرسنگی کردید غذا بخورید از غذاهایی که گلوسید و فیبر دارند نیز استفاده کنید.
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان