من شما را به چالش دعوت میکنم!

چرا هیچکی واسه من شعر نمیگه هان ؟؟؟؟؟ 

دعوت میکنم از:  الهام خاجویی، مونا مونا، کژال، ارنینا، آهو، بهزاد لابی، فرک، محسن (حاجی) ، نیکی، نوشان، سما، بابای شنگول

اگه کسی دیگه ام نگفتم اونم اومد دعوته که شعر بگه در وصف فاطمه

حاج خانم سلام اون علیکم :)    سلام حاجی

فرا خوان عمومی دیگه :)...من میگم بریم اگه کسی ام از تو کوچه رد شد ...بیاریمش شعر بگه :)  اره دیگه چرا که نه

این چیه رنگه هویجه، بازم رفتی پیش خدی

چند بار بگم مادر من ، حنا به مو هات نزنی!!!

میری بیرون فکری بکن ، با دمپایی قهوه ای

بچه محل ها چی میگن ، آبروی من رو میبری

تر خدا چادرت با رنگ زنبیل ست نکن

آخه بهت کی گفته که ، اینجوری میشه دلبری؟؟

بی بی من ، فاطمه جون ، سرمه و سرخاب دیگه نیست

جونه موهات ،هر جا میخوام ،بهم میگن ول معطلی

مادر من ، عزیز من ، هر جا که میشینی نگو

زندگی شخصی مونو ، حرفای داغه پشت دری 

به من چه که توی محل روضه و سفره دیگه نیست

من چه بدونم واسه چی ، روضه نداره مشتری

یادت باشه بی بی فاطی ، رفتی تو اونجا ها اگه

ترخدا چای دادن ، همش یه تک ،هی نخوری

کنار سمور بزرگ ، ظرف و ظروفا رو چیدن

بهداشت و مهداشت ولش ، لیوانا رو غسل میدن

توی لگن دسته جمی ، المپیک و مسابقه

لیوان کرال پشت میره ، نلبکی ملق میزنه

بی بی من ، جی بیست یک ، فاطمه جون

خودم که کلی خند دیم ،

 شاد شدم ، ریسه میرم :)))))))

پ ن : خدی : مخفف اسم خدیجه 

پ ن : یه تک : یعنی همش و پشت سر هم ..یع بند 

پ ن : سمور : سماور

پ ن : ملق : معلق ...مثل کله ملق 

پ ن : حرف های داغه پشت دری = یعنی حرف های که خانم ها از لای در گوش میکنن :)

کیف کردی حاج خانم ؟؟؟:)))))))))

هخخخخ مرسی از شعری که گفتی حاجی ولی تو این شعر دقیقا من 100 سالمه یا 150 سال؟؟؟؟؟

fatemeh.g21 : 

چرا هیچکی واسه من شعر نمیگه هان ؟؟؟؟؟ 

دعوت میکنم از:  الهام خاجویی، مونا مونا، کژال، ارنینا، آهو، بهزاد لابی، فرک، محسن (حاجی) ، نیکی، نوشان، سما، بابای شنگول

اگه کسی دیگه ام نگفتم اونم اومد دعوته که شعر بگه در وصف فاطمه

الا ای فاطمه ای دختر نیک

شنیدم که هستی تو بسیار شیک

چقدر می خواهی درس بخوانی

بابا ول کن هدر می رود این جوانی

بیا برویم تا با هم نقاشی کنیم

شاد باشیم و هر جا را گُل گُلی کنیم

خوشم می آید که طبع شوخی داری

همین خوب است و زین خاطر لایک داری

تو را غیر از زیباکده ندیدم هیچ جایی

ولی تصور می کنم خیلی پر انرژی و با حالی

*** تقدیم به فاطمه جان *** 

نمیدونم چرا هر کاری میکنم نمی تونم یه بیت شعر بگم .

بر چشم بد لعنت ........................

یه دو بیتی واسه ی مونا نوشتم همتون چشمم کردید . دیگه استعدادم کور شد . چقدر شور بوده چشماتون .

نخیر .........................هیچی که هیچی . نمیشه

خیلی خووووب بود بهزاد خان

ولی چرا همه درباره جهیزیه می نویسن آاااخه ؟ 

قسمت داستانش خیلی خوب بووووود 

من همون چند قسمتی که نوشتم انقدر خفن بود واسه چند ماه بس بود. 

ولی دوباره می خوام بنویسم. 

الا ای دختر آبان.
که هستی مهربان.

تو را دوست دارم.
چونکه هستی با مرام.







مونا جون اینم بخاطر گل روی شما که منو به چالش دعوت کردی. ببخشید دیگه بضاعتم در همین حد بود 😘

ای فاطمه زیبا دختر پاییز

آخه تو چقدر میکنی بازیگوشی

تا کی میخوای شیطنت کنی

دست بردار دختر ناز نازی

من رابطه خوبی با شعر ندارم اینم شعر من برای تو عزیزم

نیکی9292 : 

ای فاطمه زیبا دختر پاییز

آخه تو چقدر میکنی بازیگوشی

تا کی میخوای شیطنت کنی

دست بردار دختر ناز نازی

من رابطه خوبی با شعر ندارم اینم شعر من برای تو عزیزم

به به نیکی خانوم مرسی از شعر قشنگی که برام در وکردی

fatemeh.g21 : 

نیکی9292 : 

ای فاطمه زیبا دختر پاییز

آخه تو چقدر میکنی بازیگوشی

تا کی میخوای شیطنت کنی

دست بردار دختر ناز نازی

من رابطه خوبی با شعر ندارم اینم شعر من برای تو عزیزم

به به نیکی خانوم مرسی از شعر قشنگی که برام در وکردی

دیگه عزیزم ببخشید میونه خوبی با شعر ندارم

الا ای فاطمه ای دختر نیک

شنیدم که هستی تو بسیار شیک

چقدر می خواهی درس بخوانی

بابا ول کن هدر می رود این جوانی

بیا برویم تا با هم نقاشی کنیم

شاد باشیم و هر جا را گُل گُلی کنیم

خوشم می آید که طبع شوخی داری

همین خوب است و زین خاطر لایک داری

تو را غیر از زیباکده ندیدم هیچ جایی

ولی تصور می کنم خیلی پر انرژی و با حالی

*** تقدیم به فاطمه جان *** 

به به خوشمان امد مرسی سما جون ولی من با درس میونه خوبی ندارم یعنی درس با من میونه خوبی نداره تازه دکترای کاردانیمو گرفتم 

مرسی عزیزم

دوستانِ عزیز . من کسی رو دعوت نکردم تا بهتون حق انتخاب بدم هر کی دلش میخواد میتونه در وصفِ من شعر بگه 

چرا هیچکی واسه من شعر نمیگه هان ؟؟؟؟؟ 

دعوت میکنم از:  الهام خاجویی، مونا مونا، کژال، ارنینا، آهو، بهزاد لابی، فرک، محسن (حاجی) ، نیکی، نوشان، سما، بابای شنگول

اگه کسی دیگه ام نگفتم اونم اومد دعوته که شعر بگه در وصف فاطمه

آهو : 

دوستانِ عزیز . من کسی رو دعوت نکردم تا بهتون حق انتخاب بدم هر کی دلش میخواد میتونه در وصفِ من شعر بگه 

از گذشته تا امروز

در تلاش برای بهبود بود

تو که امدی، همه پر کشیدند(چرا؟! الله اعلم!)

ردایی دوختی. از چوب

منبت ها ساختی و طرحی زدی و جان دادی. از چرم

بافتی و دوختی کیفت را تا جهان را در آن بگذاری و بری و فراموش کنی آن نوع بد بودن را در انتهای جاده پیچ در پیچ که نباشد آن را پایانی جز کوچه ای شاید بن بست. چه شیرین

شیرینی هات دیدنی که نه اما خوش طعم بود() چه میتوان گفت این همه را آنگاه که جای خالیش را دبه کرده است و قبول ندارد! اصلا چه فایده؟ 

با الگو! آه این را بگذار پیش از اولین نقطه که جا مانده است و پیاده. امان از سرخط های بی موقع.

خوب اینم شعر نو، خواستم تو هر سبکی چیز کرده باشم