خانه
353K

سریال فاطمه گل Fatmagülün Suçu

  • ۱۳:۳۸   ۱۳۹۴/۱/۴
    avatar
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست
    خلاصه قسمت ۱۴۸ سریال ‏فاطما گل‬



    با مراجعه کریم به اداره پلیس توی کلانتری از هاجر میپرسه که احتمال داره مصطفی کجا برده باشه فاطما گلو اما آسو اظهار بی اطلاعی میکنه تا جایی که صدای کریم به قدری توی کلانتری بالا میره و سرش داد بیداد میکنه که رئیس کلانتری ازش میخواد آروم باشه !



    از طرف دیگه کادیر به همراه یه مأمور دیگه در حال به دست آوردن اطلاعات جدیدی هستند که از طریق بیسیم اطلاعات خودروهای مشابه رو به دست میارن و همین بین متوجه خودرویی با همین مشخصات به نام یاشاران ها میشن ..



    مأمورین وارد شرکت یاشاران میشه . برای ملاقات با رشات میخوان اقدام کنن اما منیر مسئول پاسخگویی به سوالاتشون میشه . از طرف دیگه کریم پارکینگ تریلیا رو میگرده و با خودش فکر میکنه شاید ردی یا نشونی ازشون پیدا کنه ولی موفق نمیشه !



    مصطفی پیش فاطما گل از شب حادثه و آشنا شدن با کریم میگه . حسای بدشو یادآوری میکنه و بعد میگه :

    ما رو مجبورمون کردن . تو چرا منو باور نمیکنی ؟ همه اینا به خاطر تو شد . به خاطر تو از همه چی محروم شدم ! تو با یکی از اونا ازدواج کردی ، میگی منتظر قانونم اما قبل از قانون خودت تبرئه اش کردی ، منو لو دادی و فرستادی پای اعدام !!



    همزمان یاشاران ها رو برای بازجویی به اداره پلیس میبرن . توی اداره پلیس ایلگاز ها هم منتظر هستند و باید با پیگیری سیگنال موبایل فاطما گل پیداش کنن ، توی اداره پلیس آسو هم همه جریانی رو که در مورد مصطفی میدونه در مورد قتل و ... به رئیس کلانتری میگه . بالأخره سیگنال موبایل ردیابی میشه و متوجه میشن که کجاس و محلش مشخص میشه که جایی دورو بر ریوا هستش . کریم بدون کلامی با شنیدن این خبر اقدام به رفتن میکنه که بیرون در کلانتری با اردوان ، سلیم و منیر رو به رو میشه . از دست مصطفی حرص داشت با وسط اومدن اسم یاشارانا عصبانیتش بیش از پیش میشه برای همین وقتی بیرون میبنتشون با گفتن جمله " کثافتای پست فطرت " مستقیم بهشون حمله میکنه . اولین مشت به طرز وحشتناکی کوبیده میشه به صورت اردوانو پخش زمین میشه . مشت دوم همراه با یه ضربه سر توی دماغ سلیم میخوره و با مشت سوم سلیم هم میوفته روی زمین . کسی جلودار کریم نیست ، اردوان میخواد بزنتش که کریم با پس زدن دستش با یه مشت میندازتش روی زمین ، از پشت سر گردنشو میگیره و انقدر فشار میده که در حال کشتن و خفه کردن اردوانه و مدام داد میزنه " بگو فاطما گل کجاس " . بالأخره با دخالت مأمورین پلیس کریمو به هر زحمتی هست از این دو نفر جدا میکنن اما بازم فایده نداره و کریم با یه لگد محکم از خجالت سلیم در میاد . قائله که در حال تموم شدن کریم با فریاد میگه " کار شما بوده ، تاوانشو پس میدین عوضیا " !



    اوضاع برای فاطما گل هم به شدت بد شده . یه بار دیگه مصطفی یه شوک بد بهش میده برای اینکه در عین ناباوری شروع میکنه به درآوردن لباسای فاطما گل طوری که فقط لباس راحتیش تنش میمونه و مدام با جیغو گریه کمک میخواد چون فکر میکنه اینبار مصطفی میخواد بهش تجاوز کنه . مصطفی به هر زوری هست میشونتش روی صندلی و با بستن دستو پاهاش لباساشو برمیداره و میره . وقتی میرسه جلوی در پلاک ماشینو عوض میکنه که حین تردد توی شهر نگیرنش . بعد از مدتی میرسه به یه پرتگاه بزرگ که وصل میشه به دریا . دوباره پلاکارو تعویض میکنه و با خلاص کردن ماشین و قرار دادن لباس های فاطما گل ماشینو مستقیم میفرسته ته دریا . به دلیل اینکه با این کار نشون میده هر دو با هم کشته شدن ! ساعت ها میگذره و با خرید لباسای جدید برمیگرده پیش فاطما گل . دستشو باز میکنه و میبرتش دم دستشویی تا بتونه لباسای جدیدو تنش کنه !



    اونطرف داستان هم کریم از طریق مأموری که بهش دادن متوجه میشه سیگنال موبایل قطع شده و آخرین بار از لبه یه پرتگاه نزدیک جایی که هست دریافت شده ..



    توی اداره پلیس گوشی کادیر که زنگ میخوره در عین ناباوری به مریم خیره میشه ، سر جاش بهت زده میمونه و تلفنو قطع میکنه . میگه ماشین پیدا شده اما ماشین از پرتگاه پرت شده توی دریا و این احتمال داره که هر دو مُرده باشن !


    سریال فاطمه گل Fatmagülün Suçu
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان