۱۲:۴۳ ۱۳۹۳/۱۱/۲
خب دوستان من صفحه 700 هستم ولی نظراتم رو همزمان با شما پیش میبرم... ایناولین کاریه که من از مژگان میخونم. به نظرم خیلی داستان قشنگی داره. همه چیز با جزییات تعریف شده طوری که خیلی راحت توی ذهن مجسم میشه و خسته کننده نیست. اما فقط بعضی از قسمتها لازم نیست که هم از زبان شادی تعریف بشه هم از زبان مهرداد... اما بازم این چیزی از جذابیت داستان برای من کم نکرده
منم شخصیت پدر شادی رو دوست دارم. یه مردی هست با عزت نفس بالا که دخترش رو هم مثل خودش بزرگ کرده. مدل دوست داشتن مهرداد رو هم خیلی دوست دارم و خیلی جالبه که همش با اخم به شادی نگاه میکنه طوری که شادی فکر میکنه مهرداد ازش متنفره . اخ که از شخصیت انا بدم میاااااااااااااااااد.........