آهو :
سلام . والله من که چند وقت پیش رفتم سفر از وقتی برگشتم حالم بده و مریضم دم عیدی نه تونستم لباس عید برای خودم بدوزم نه سفارش قبول کنم نه ... خلاصه هیچ کاری ازم برنمیاد فقط روزی یکی دو ساعت به زور میام اینجا . خونه تکونی ام که دیگه نگو
بیا اتاق و پنجره های منم بتکون 20 هزار تومن بهت میدم
سفر کجا رفتی؟ یعنی مریضیت به سفرت مربوطه؟ سرما خوردی یا مسمومیتی چیزی؟
هیچی دیگه، یعنی تو کلا یه سفر رفتی، همه چیو نابود کردی، روزی 20 ساعت میخوابی، 2 ساعت میای اینجا، بقیه شم غذا میخوری؟ چقدر مامان و بابا بهت افتخار کنن.
من بیام اتاق تو رو بتکونم؟ یادت رفته من قبله عالمم؟! تاجم رو نمیبینی؟ زودباش زانو بزن و دستمو ببوس و عذرخواهی کن. الان بگم حسینی بیاد یه جوری بتکونه که خودت تکنده بشی، پشت و روت کنه، آویزونت کنه روی تاج بند رخت؟؟ بعدشم خودم بیام بهت گیره بزنم که کلا همونجا بمونی تا 13 به در؟
پاشو پاشو، از کل خونه شروع کن، اتاق خودت آخرین اولویت رو داره. اول برو آشپزخونه رو تی بکش که مامانت حسابی از دستت ناراحته!